سحرگه ره روي در سرزميني
همي گفت اين معما با قريني
که اي صوفي شراب آن گه شود صاف
که در شيشه برآرد اربعيني
خدا زان خرقه بيزار است صد بار
که صد بت باشدش در آستيني
مروت گر چه نامي بي نشان است
نيازي عرضه کن بر نازنيني
ثوابت باشد اي داراي خرمن
اگر رحمي کني بر خوشه چيني
نمي بينم نشاط عيش در کس
نه درمان دلي نه درد ديني
درون ها تيره شد باشد که از غيب
چراغي برکند خلوت نشيني
گر انگشت سليماني نباشد
چه خاصيت دهد نقش نگيني
اگر چه رسم خوبان تندخوييست
چه باشد گر بسازد با غميني
ره ميخانه بنما تا بپرسم
مال خويش را از پيش بيني
نه حافظ را حضور درس خلوت
نه دانشمند را علم اليقيني
تفسیر اول فال
به تازگی دچار مشکل سختی شده اید که به نظر می رسد لاینحل است، مراقب باشید که برای پیدا کردن راه حل به دنبال افراد سودجو و فریبکار نروید.
در آینده نزدیک راه حل مشکل را پیدا خواهید کرد، صبوری پیشه کنید و دل را از اندوه برهانید. با افراد باتجربه مشورت کنید که به زودی نیت دل برآورده خواهد شد.
تفسیر دوم فال
مسئلهای پیچیده و مبهم برایت پیش آمده که به نظر حل نشدنی است. در انتخاب همنشینانت دقت کن و برای برطرف کردن مشکلت پیش افراد نااهل و ناآزموده مرو. نگران مباش که به زودی راه حلی برای آن پیدا میکنی. فعلاً با غمهایت سازش کن. با مشورت به آنچه که میخواهی میرسی، فقط کافی است کمی در راه رسیدن به مقصود تحمل کنی. خداوند از افراد ریاکار و دورو بیزار است، پس دل خود را صاف کن و از او بخواه که عبادتی خالصانه و علمی بدون شبهه به تو عطا فرماید
غزل شماره ۴۸۳ حافظ در سالهای آخر عمر شاعر و در بحبوحه هرج و مرج شیراز سروده شده است. حافظ در دو بیت اول این غزل به نکاتی عرفانی اشاره دارد. رهرو یا سالک الی الله با صوفی ریاکار همنشین شده و این نکته پیچیده را با او درمیان میگذارد که شراب در صورتی خالص میشود که چهل روز در شیشه بماند یعنی مقام والا با صبر بدست میآید
2 июл 2024