وای کیمی افرین بهت من خودمم تو کلاس خیاطی با یه همچین عنونه ی از خود راضی مواجه شدم ک به ما حس کمبود میداد و یجاهایی میخواستم قهوه ایش کنم ولی فشار و حجم خشم اینقد زیاد میشد تو وجودم ک نمیتونستم حرف بزنم و اصلا مغزم کار نمیکرد ک دقیقا چطور یه جمله کوبنده بهش بگم بدون اینکه داد بزنم یا گریه کنم امیدوارم یه روزی منم بتونم قدرت اینو پیدا کنم ک وقتی از حق خودم میخوام دفاع کنم جملات به ذهنم بیان و خشم وبغض جلوی صدامو نگیره ... عاشقتم کیمی ❤
مطمئنم پيدا ميكني حتي اگه گريه كني و حرفتو بزني بازم اوكيه! احساساتت معتبره و حق داري حتي اگه گريه كني! حتي اگه بخوان مسخرت كنن! واقعا مهم اينه كه به احساساتتت اعتبار بدي و به خودت حق بدي كه اين حس و داري! و در عين حال حرفتو بزني
منم بهت افتخار میکنم چون کاملا شخصیتم شبیه توئه و دقیقا تجربه های مشابه تو توی دانشگاه شهر دیگه که خوابگاهی بودم داشتم عزیزم ❤و الان هم که سر کارم و محیط کارم مردونه ست.بهترینی عزیزم اون دختر هم بهت حسودی میکنه مثل سگ و این ینی تو داری کارتو درست انجام میدی و مسیرتو درست میری ❤
دمت گرم جونش رو بهش بخشیدی از اخلاقی که ازت سراغ داشتم (داشتم)(داشتم)(داشتم)(داشتم)(داشتم)روز بعد با ویلچر باید میومد ولی با گذشت از مرحله قبل و ورود به مرحله جدید دید گاه جدید جور دیگه به سزای عملش رسوندی ولی یادته توی اینستا گفتم یه چوب بیسبال فلزی بگیر به نظرم دوباره به این نظر فکر کن🤭🤭🤗🤗🤭🤭🤗🤗🤗😁😁😁😘😘😘😘😘 بوس به جولی یادت نره😘😘😘😘
چون من حس ميكردم به خاطر مهاجر بودنم داره بهم توهين ميشه! چون پس ذهنم فكر ميكنم كه مردم اينجا هميشه قراره منو يه مهاجر ببينن و در واقع حق ندن بهمون كه اعتراضي داشته باشيم! اين توي كيس من به طرحواره م ربط داشت! اگر طرحواره م تحريك نشده بود گريه نميكردم😂 ولي وقتي اينجوري بهم ريختم به طرحواره م ربط داشت! در شرايط مقابلش فقط ميگفتم خب طرف داره يه زري ميزنه😂 ولش كن بعدا دهنشو پاره ميكنيم