حتما هر آدمی از دیدگاه و افکار و دریچه نگاه خودش با اتفاقات برخورد میکنه. من آدم معتقد به زندگی پس از مرگ بودم و هستم. اما بعد از برخورد با برنامه زندگی پس از زندگی نگاه دیگه ای بهم داده شد و با مرگ اطرافیان عجیب در صلح قرار گرفتم و باور کردم که مرگ برداشته شدن پرده هاست و دیدن حقایقی که همیشه هست و نمیبینیم. انگار یک دسترسی بیشتره. که حالا دیگه شخص تو محدودیت این بدن نمیمونه. چیزی که بدجور اذیت میکنه همون دلتنگی تموم ناشدنی هست. اما اون صلح با اصل مرگ که به وجود اومد خیلی از جنگ های دیگه رو حداقل حل میکنه. امیدوارم در صلح و آرامش باشید و از خدا براتون قدرت و صبر زندگی در کنار اون دلتنگی سخت رو میخوام. بهتون افتخار میکنم که با هر بالا و پایین روحی خودتون رو برای زندگی کردن نگه داشتید 🌹❤️
واقعا من تحسین میکنم که به فکر بچه هاتون و تصوراتشون و نگرانیاشون هستید. یه ایران باید از شما درس بگیره. خوشحالم که با وجودتون این دنیارو جای قشنگتری برای زندگی کردن کردید.❤️
آدم تا خودش تجربه دردناک نداشته باشه نمیفهه اون حسو شنیدم که میگن بعد از دست دادن عزیزت یه قدرتی پیدا میکنی که میتونی تمام روزهای غمگینتو بگذرونی. زندگی جریان داره با یاد عزیزانمون❤
از اولین روزی که شما رو شناختم همیشه به شما و اینکه چنین هموطنانی دارم افتخار کردم. شما در تمام موارد یک نمونهٔ حقیقی و بارز و ملموس هستید. امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشید 💐
نازلی دوست داشتنی قلبم برای غم دلت درد گرفت😔 برات حال خوب و آرامش آرزو میکنم و آرزو میکنم بیشتر خواب بهاران رو ببینی و از دلتنگیت کن بشه🙏🏻 بعد از فوت پدرم من خودم رو با این فکر که هممون میمیریم دیر یا زود آروم میکردم یکم! 😢
امیدوارم که روز به روز حال خودت ومادروپدرعزیزت روبه بهبود بره نازلی جان❤️🩹درضمن موهات هر چی بلندتر میشه قشنگتر میشه و به زیبایی صورتت چندبرابر اضافه میکنه😍💝
من هرروز با مادرم حرف میزنم. درمورد همه چی ازش مشورت میگیرم و راه درست رو نشونم میده. کاملا حسش می کنم و شک ندارم منو میبینه و میشنوه. شک ندارم هرگز رفتنش برام عادی نمیشه و این خلاء همیشگیه. اما تردید ندارم اون هست کنارم فقط با چشم سر دیده نمیشه.
پسر من همسن هیلا هست و هنوز تجربه از دست دادن نزدیکان رو نداشته ولی همیشه استرس اینو داره که من یا باباشو از دست بده و خیلی استرس میگیره کار خیلی خوبی کردین به بچه ها نگفتین ٫ روح بهاران عزیز در آرامش و در ضمن اصلا این مدل ویدئوهاتون حوصله سر بر نیست من که زیاد حوصله ندارم کسی بشینه حرف بزنه من گوش بدم حرفای شمارو با حوصله گوش میکنم و دوست دارم مرسی ❤
نازلی جان، الهی خداوند شما رو به صبوری واقعی برسونه،، از دست دادن عزیزی هیچوقت باعث نمیشه که ما نسبت به اون مسئله عادی بشیم، مسلما نقش شما به عنوان مادر والگو باعث صبوری بیشتر شما شده، آفرین به شما که این قدر خوددار هستید وآرامش بچه ها براتون بالاترین خواسته است. خدا قوت زوج دوست داشتنی
خیلی نگرانت شدم نازلی جان تنها فکری که به ذهنم میرسه که کمی سبکتر بشی اینه که روزی که پدر مادرت میرسن همسرتون بچه ها رو ببرن بیرون و شما سه تایی باصدای بلند گریه و سوگواری کنید ...حتی اون روز حلوا هم بپز...دلت آروم باشه عزیزم
عزیزم غم از دست دادن کسایی که دوسشون داریم تا روزی که تو این دنیا هستیم با ما هست متاسفانه 😢🥺 ما در کنارش عزیزانی رو داریم که زنده هستن و به عشق و محبت ما نیاز دارن🥰🥰🙋♀️
سلام من تقریبا چهل روز پدرم و از دست دادم و حال شما رو به خوبی درک میکنم و میفهمم به نظر من پذیرش به مرور زمان اتفاق میافته و اصلا نمیشه در مدت زمان کوتاه بهش رسید و در موردش صحبت کردن خیلی مهم هست اصلا لازم نیست قوی باشید باید مستقیم با این حس از دست دادن روبه رو بشید گاهی باید احساس ضعف کرد و سوگواری کرد گریه کرد غمگین بود و دست همه کار کشید اطرافیان خیلی مهم هستند باید همکاری کنند و اجازه بدن تا صاحب عزا کم کم زخمهای خودشو التیام بده و ارامش پیدا کنه ❤
درود نازنینم تسلی خدا روی شماست که ادامه می دهی من سه روز مانده بود پسر جوانم ازدواج کند که اسمانی شد ومن هم تسلی و ارامش را از اسمان گرفتم تا ادامه دهم 🌹
نازلی جون عزیز و نازنین مرگ عزیزان خیلی سخته درک میکنم چون خودم هم این مرحله رو تو زندگیم داشتم و باورش ممکن نیست ولی خوب متاسفانه گریزی نیست ،،،، ارزوی قلبیم اینکه همیشه و همیشه و هر لحظه از زندگیت توام با تندرستی و سلامتی و شاد کامی باشه در کنار عزیزانت 🤲💙💜💚♥️💞💞💞💞
به نظر من از بچه ها میشه مخفی نگه داشت تا زمانی که پدر و مادرتون رو ندید یا به ایران سفر نکردید ، چون ممکنه بقیه مثل شما خود دار نباشن و کنترل شرایط سخت تر میشه ، ولی مطمئن باشید بچه های این نسل بسیار دیدگاهشون به زندگی با ما فرق داره ، بسیار با اعتماد به نفس تر و مستقل تر هستن و بسیار واقع بین تر ، دختر بزرگ من همسن هیلا هست و اینو صرفا بر اساس تجربه شخصی میگم
نازلی و سیامک عزیزم شما خواهر و برادر بزرگتر من هستین و همیشه ازتون یادگرفتم ... بعد از ۸ ماه براتون کامنت گذاشتم ، غمتون رو کاملا حس کردم و اون موقع من ماه اول حاملگیم بود. بسیار آموختم ازتون بسیار...بسیار برای آرامش قلبتون دعا میکنم همیشه میگفتی که قدر لحظه هامون رو بدونیم و کی میدونه لحظه ی بعد چیه همین کمکت میکنه ... فیلمی هست از علیرضا روشن که یکبار مرگ رو تجربه کرده و از دنیای پس از مرگ حرف میزنه خیلی جالبه ... قربون دل تنگت😘
اون موقع من همش به این فکر میکردم که چه کامنتی میتونه کمک کننده باشه چیزی پیدا نکردم و سکوت کردم و دعا برای ارامش قلبیت. ولی گوشه ذهنم بود کاش فکر کنی که هنوز هست ولی دور هست . انگار اتفاقی نیفتاده و کاناداست و سرش شلوغه
نازلی جونم من و همسرم هر دو با افتخار بیننده کانال شما هستیم و توی چندماه اخیر غم پنهان و سوگ درونتون کاملا مشهود بود و ما متوجه آن بودیم، ❤ به قول حضرت حافظ غیر تسلیم و رضا کو چاره ای😔
سلام نازلی جان ،اول قصد نداشتم چیزی بنویسم ولی بعدش فک کردم شاید یادت باشه که گفتم پدر ومادرم جلوی چشمم فوت کردن و کاملا متفاوته،پس یه کمی حرف بزنم ..اول ازهمه اینکه از آقاسیامک نازنین بسیار ممنونم که درک بسیارعالی دارن ، همسر فوق العاده وپدری بی نظیر برای خونواده اشون هستن ،امیدوارم سالهای سال درکنار هم بسر ببرین 🙏.طبیعیه که مدام تو ذهنت با بهاران صحبت کنی،خودتو گاهی درباره بعضی چیزا سرزنش کنی ،من به زندگی پس از مرگ عقیده دارم ،درسته .خانمی رو می شناسم که تو سونا دچار مرگ موقت شد ،می گفت حس می کرده بالای جمع هست و درآن واحد همه جاروحتی جسم بی جان خودشو می دیده از داخل اون محیط با ذکر جزئیات،تا همسرش که داشت بطرف شهربعدی(ایران) رانندگی می کرد،خلاصه اینکه اول درباره خودت،عزیزم حلوا درست کن ،به همسایه ها هم بده ،اقاسیامک گاهی بچه هارو سوار ماشین کنن ببرن مثلا شهربازی،بشین تا می تونی گریه کن،بدترین چیز گریه نکردنه .صبر کن تا پدرها ومادرها بسلامتی بیان ترکیه چون تو عکس کنار دریای پدر ومادرتون چهره اشون کاملا نشون میداد که چه غم سنگینی دارن ،اون موقع با پدر ومادرتون بشینین حرف بزنین ،گریه کنین ،بتدریج سبک میشین(البته من خودم الان حس غم و گریه کردن دارم) ، با پدربزرگها و مادربزرگها والبته آقاسیامک بچه هارو بنشونین و به نحو مناسبی به کمک اونا مخصوصا پدرمادراقاسیامک برای بچه ها توضیح بدین ،بعدا دیره ،متوجه میشن وبزبون نمیارن دوراز جونشون ممکنه افسردگی بگیرن یا ممکنه شماروهم سرزنش کنن .بی اعتمادی اونا بخودت بستگی داره ،الان درک میکنن با گفتن اینکه رفته یه جای قشنگ ودور ...بهاران سیگنال میده چون اونا همه چیو می بینن و نگران حال تواه ، میخواد بگه که شرایط بدی نداره ،ما میگیم اگه مرده بعداز فوتش بخواب اطرافیان بیاد ،دقت کن چی میگه چون داره پیام میده ،بهاران الان باور کن جاش خوبه فقط نگران تواه که خودتو اینقدر آزار ندی .سوگ هرکس با دیگری فرق می کنه اما غم همه یه جوره ،فکر نمی کنم احتیاج به دکتر و ...داشته باشی ،این مدتم صبر کن تا والدینتون بیان و بعد عزاداری کن،بچه هارو بفرست بیرون و گریه کن ، فیلم مراسم تدفین رو هم خواهشا هیچوقت نگاه نکن ،نگاهت به جلو باشه و شکر گزار خدا بخاطر همسر خوب،بچه های نازنین ،وجود عزیز خودت و والدین دوست داشتنی هردوتاتون باش .زندگی یه بسته اس از لحظه های خوب وبد ،سعی کن باهاش اینطوری که گفتم یا هرروش مناسب دیگه ای که به ذهنت میرسه کنار بیای عزیزم .درضمن موهات امروز خیلی قشنگ بود،مدل همیشگی بهت خیلی میاد،می بوسمت ❤
واقعا خوشحالم که ادمای مهربونی مثل شما هست. کاری به غلط و درست نظرتون ندارم ( که البته منطقی به نظر میاد) ولی اینکه مثل یه مادر یا خواهر با نگرانی این همه دقیق نوشتین خیلی خوب بود🙏🏻
@@m-sa4335 دراین فضای مجازي، ما همه دست دوستی بطرف هم دراز کردیم ، فکر کردم با توجه به تجربه ام این حداقل کاریه که می تونم بکنم .متاسفانه بخاطر شرایط خاص فوت بهاران نازنین در غربت ، هیچکدوم از اعضای خانواده نزدیک هم نبودن تا سوگواری کنند .ازشماهم تشکر می کنم دوست گرامی .
به نظر من کسانی که در تمام لحظات از زمان بیماری یا دلیل دیگری و مراسم سوگواری و به خاک سپردن حضور فیزیکی دارن راحتر قبول به ار دست رفتن عزیزشان برای ابد می می کنن
من پدر و مادرم رو در کمتر از یکسال از دست دادم و پدرم چندروز قبل از بهاران نازنین پر کشیدن ... واقعا آدم از درون نابود میشه ممکنه ظاهرش نشون نده و کارهای روتین رو انجام بده اما حقیقت اینه که زندگی برای ماهایی که عزیز از دست دادیم کلا تغییر پیدا کرده ... متاسفانه خیلی از آدمها که براشون پیش نیومده متوجه نمیشن چی میگیم و فکر میکنن بعد ۴۰ ردز ما دیگه باید برگردیم مثل قبل بشیم و فراموش کنیم!من خودم انگار همه وجودم جسمم روحم تیکه پاره شده ولی اینو متوجه نمیشن آدمها
نازلی عزیز این غم و سوگی که بلاکش میکنید یک جایی انقد روی هم جمع میشه و روان آدمی کم میاره که فیزیک و جسم رو هم درگیر غم و خشم و ناراحتی میکنی که گاها به صورت درد فیزیکی تو یک جای بدن خودش و نشون میده. اصطلاحا روان میاد دست به دامن جسم میشه و میگه من و نجات بده از این همه فشار. پیشنهاد میکنم برای اینکه بار روی دلتون کمتر بشه حتما جلسات تراپی و شروع کنید. و اینکه برای بار هزارم دوست دارم بگم شما و آقا سیامک کنار هم بی نظیرید.اون نگاه های عاشقانه و بوسه ها و توجه ها حقیقتا حال مخاطب و خوب میکنه، شاد و سلامت و در آرامش باشید کنار هم🧡💚
نازلیِ عزیز در رابطه با اینکه گفتی همش سعی میکنی انکار کنی یا بلاک کنی اون احساسات رو، چیزی که خیلی مهمه مواجه شدن با احساساته، سعی کن باهاشون مواجه بشی، کم کم (مثلا وقتایی که بچه ها پیشت نیستن) راستی فیلم "آبی" از سه گانه فیلم "کیشلوفسکی" در مورد مواجه با سوگه، پیشنهاد میکنم ببینی.
نازلی عزیز پذیرشی قطعیی در کار نیست. شما مثل یه انسان بالغ سعی میکنی با این درد کنار بیای. زندگی همین نیستی ها و بودن ها در کنار همه. نشکستن شما نشون از آگاهی و شعور و درک درستت از خودت داره. نشونه انسان سالم همینه که بتونه بپذیره و زندگی رو ادامه بده.
سلام، من دقیقا مثل شما بودم. بابام رو در غربت از دست دادم. 2 سال طول کشید تا تو جمله هام درباره ی بابام فعل گذشته رو به کار ببرم. یعنی 2 سال طول کشید که قبول کنم نیست. درفاصله ی این 2 سال، دکتر روانشناس بهم گفت تو سوگواریشو انجام ندادی که قبول نکردی. رفتم سر مزارش در ایران، اطرافیانم بودند، وقتی اونها رو دیدم و سوگواریشون تموم شده بود قبول کردم که نیست و آرامش گرفتم. توی اون دوسال کابوس دیدم، افسردگی، کم خوابی، جوش صورت و غیره.
نازلی جان در این مواقع حتماااااا باید از یه روانشناس کمک گرفت. این بلاک کردن احساسات در سوگ تاثیرات خوبی نداره. جدای از اون میتونین از روانشناس برای گفتن به بچه ها کمک بگیرین، مرگ چیزی هست که کودکان هم باید باهاش مواجه بشن، اونها هم متوجه غیبت طولانی بهاران میشن و سوالات بی پاسخ و ناگفته ای براشون پیش میاد، حتی ممکنه در گفت و گوهای دوستانه اش این موضوع رو کشف کنه و اشتباه و بد کشف کنه و آسیب ببینه.
نازلی جون، اگر خواستی شاید این دوتا کتاب بتونن گزینه های خوبی باشند "عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست" و "چگونه رنجی را که نمی توانیم درمان کنیم به دوش بکشیم" :)
روح بهاران زیبا در آرامش ⚘نازلی جون شرایط بسیار سختیه و یکی از دلایل هم اینه که واقعا شاهد مراسم نیودید و فکر میکنید زندس ولی در یک کشور ديگر مخصوصا وقتی مهاجرت میکنیم به دور بودن از غزیزان عادت میکنیم الانم شما فکر میکنید بهاران هست ولی دوره و واقعا شما خانم مقاومی هستيد ⚘
اخ بمیرم برای دلت عزیزم😭😭 وای سیامک قرمز شده بود از ناراحتی 😢😢 نازلی جان وقتی از دلتنگیت گفتی واقعا دلم سوخت برای تنهاییت منم پیش مادرم نبودم وقتی فوت شد هنوزم که هنوزه منتظر تلفن کردنشم دور بودن از خانواده سخته مخصوصا که زمان فوتشون نباشیم پیششون درکت مبکنم ♥️
نازلی جون تجربه شخصی من اینه که ادم توی سوگ چون توی شوک هست نمیدونه چیکار کنه و به تجربهاش از پدر و مادرش خیلی نگاه میکنه. چون شما منطقی با این غم روبهرو شدین، من فکر میکردم هیلا بد نیست که بدونه و یاد بگیره از دست دادن رو اما توضیحتون کاملا منطقی بود. خوبه که این فیلمها هست و بچهها بعدا با دیدنش میتونن ازتون یاد بگیرن.
سلام نازلی جان و سیامک عزیز تمام لحظاتی که صحبت کردین رو با گوشت پوست و استخوان درک کردم... ۱۱ سال پیش مامانم برای همیشه از پیشمون رفت و دو سال پیش عزیزترین و نزدیک ترین دوستم رو از دست دادم و همچنین شوهر خاله عزیرمو که مثل پدر بودن برام... منم در جدالی سخت با خودم بودم و هستم... خیلی وقتها با شیدا دوست از دست رفتم بلند بلند حرف میزنم و صداش میکنم انگار کنارمه و میشنوه... زندگی جریان داره و ما رو پیش میبره فقط اونهایی که دیگه هیچوقت نداریمشون جاشون کنارمون خیلی خالیه و این ما رو اذیت میکنه که فقدان اونها تا ابد هست... جاشون سبز و امیدوارم دلتون آروم باشه
به نظرِ من هیچ وقت آدما نمیتون با از دست دادن اطرافیان کنار بیاد بهاران که خواهرتون بودو نزدیک ترین شخص بهتون ❤️🩹 ولی منی که ۳ ساله مادر بزرگمو از دست دادم نتونستم کنار بیام هنوز که هنوز یه آهنگ هست سالِ بی بهار از محسن چاوشی وقتی گوش میدم میزنم زیر گریه نا خودآگاه حرفاتونو با جون و دل درک میکنم .
خیلی این سانسور خود خطرناکه یک روزی از یک جایی سرریز میکنه من ب چشم دیدم این داستان رو پدرم ۴۰ساله مرگ برادرش نپذیرفته کنار نیومده و تمام زنذگیشو نابود کرده
اتفاقا این ویدیوهای دونفری نشستن وصحبت کردنتونمن خیلیم دوست دارم نازلی جون ویدیوخیلی عالی بود، درست میگی دلتنگی وحشتناکه منم خیلی خیلی دلم تنگه بابام هست خنده هاش، باباجون گفتنش وخیلی چیزها دیگه که بعد از شش سال هر چند روز بکبار میاد سراغم خصوصا بابا ناگهانی شب عید فوت کرد ودیگه هیچوقت عید برا ما مثل سابق نمیشه ولی همانطور که گفتی به خاطر بچه ها عید برگزار میکنیم
36سالمه و تا بحال تجربه سوگ نداشتم تا اینکه بابام و یهویی از دست دادم عکساشو نگاه نمیکنم پیش عمه هام نمیرم حتی الان یک ماه بیشتره خونشون هم نرفتم مخصوصا الان تو حال و هوای عید یاد پارسال میافتم خدا ب همگیمون صبر بده😢
نازلی عزیزم من هم زمان فوت برادرم و همینطور مراسم خاکسپاریش نبودم.ولی از این بابت راضی هستم ک توی اون لحظه هایی که مثل کابوس هستن حضور نداشتم.هنوز فکر میکنم که رفته مسافرت ولی سفری که خیلی طولانیه.شاید نیاز نباشه همه چیز رو بپذیریم وقتی اون موضوع دیگه توی زندگی روزمره مون تاثیری نداره و میتونیم به زندگی عادی ادامه بدیم.با پذیرش و بدون پذیرش نبود اون شخص یا اشخاص توی زندگیمون حس خواهد شد.
من و نزدیکانم هم خوابهایی دیدیم که واقعا باعثشده بگیم ایا واقعا روحی هست!!!؟نمیدونم واقعا عجیبه. من هنوزم که هنوزه میگم شانسی شده یا پس ناخوداگاهمبوده اما کی میدونه! ممکنه علم اشتباه کنه و بعدا کشف کنن که زندگی دیگه ای هم هست😉
نازلی جونم خیلی دوستت دارم عزیزم غم از دست دادن عزیزان بویژه افراد نزدیک خانواده واقعا هرگز فراموش نمیشه و همیشه این غم گوشه ای از قلبمون تازه میمونه بویژه بهاران عزیز و دوستداشتنی 💫💫🕊️🕊️
عزیزم من هم پدر و هم مادرم رو از دست دادم اونم تو غربت ندیدمشون و خداحافظی نکردم بسیار غافلگیر شدم . واقعا عذاب کشیدم هنوز تا هنوزه بعضی وقت ها اینقدر دلتنگ میشم که احساس میکنم یه موجود خیلی کوچیک تو یه دنیای خیلی برزگ هستم و گم شدم اینقدر تنهام که دلم میخواد که قرص بخورم و تمام شه این گم شدن و تنهایی ولی یهو یادم میاد که خواهر و برادر و همسرم بعد از من چه به سرشون میاد اونوقت دوباره بلند میشم هرچند خسته و کلافه ولی ادامه میدم ولی این حس تمامی نداره.
نازلی جان سلام ،من هر سه ماه یکی پس از دیگری به طرز غیر قابل وصفی ابتدا پدرم ،سه ماه بعدش خواهر جوانم در اثر سرطان و سه ماه پس از آن درست روز قبل از تولدم مادرم در خانه اش در ایران به طرز بسیار بسیار وحشتناکی به قتل رسید و یادمه که من در خیابان ها زجه میزدم و بگذریم از اینکه برای دو نفر اول و دوم کارم به بیمارستان کشید ولی برای مامانم که شب تا صبح گریه میکردم و احتمال سکته را میدادم ولی روز بعدش متوجه آن کابوس وحشتناک شدم که مرگ طبیعی نبوده و هنوز که سه سال از آن اتفاقات میگذرد دیگر فقط یک پوسته (همان اصطلاحی که گفتید )شده ام البته تحت نظر روانشناس بودم برای مدت طولانی و چیزی که حالم را بدتر میکند همانطور که گفتید دلتنگی برای آنهاست و اینکه روانشناس به من گفت چون من نتوانستم سوگواری کنم و هیچکس کنارم نداشتم فقط پسرم که آنهم teenager بود در آن زمان ،و فقط نفس میکشیدم ،پ البته من برای سه سال متوالی عکس های آنها را درست جلوی چشمم (روی یخچال )گذاشته بودم و این باعث شد که روزبهروز حالم وخیم تر میشد ولی الان حدود سه چهار ماه میشه که عکس ها را جمع کردم ،من متاسفانه کاملا شما را درک میکنم و همه حالتهایی که توصیف کردید ،تجربه کردم و متاسفانه هنوزم ادامه دارد و....من از بعد از آنکه روز قبل تولدم آن اتفاق برای مامانم افتاد از خودم و روز تولدم تنفر پیدا کرده ام وتا چندین ماه در آن روز و ساعت خاص که آن صحنه قتل اتفاق افتاده بود ،تمام پنجره ها را می بستم و پرده ها را میکشیدم و خیلی ثانیه ها و روزهای بسیار وحشتناکی را سپری کردم،والبته غربت و دوری از ایران این غم ها را سنگین تر میکنه و فقط ویدیوها و عکسهای مزار آنها را دارم که البته با توصیه پزشک ،گفت اصلا هیچ جزییاتی سعی کن راجع به صحنه قتل و هر چیزی که حالت را خراب میکنه از دیگران نپرس و حتی گفت به هیچ کس اجازه نده که in formation با details نگیر،فقط تا مدتی در گورستان یک کلیسا که امکان شمع روشن کردن بود ،میرفتم و برای آن سه عزیز شمع روشن میکردم
درود بر سما عزیز من مدتی با شما آشنا شدم خیلی انرژی مثبت به من دادی متشکرم خواهش میکنم ویدیوی تازه بگذار از خانوادگی و آشپزی و خودت و بچه هات و همسر گلت 😘🙏مستانه از آمریکا
دليل اصلي اين تحمل كردن هات فقط همسر همراه هست، اگر آقاي سيامك با اين آرامش همواه و كنارت نبودن، مطمينم خيلي حال بدي داشتيد، خدا براي هم حفظتون كنه، من هر وقت از كنار آرامگاه الگين ميلز رد ميشم به ياد شما و بهارانم🤍
این حال شما مصداق این شعر شاملوست که میگه: انسان زاده شدن تجسّد ِ وظیفه بود: توان ِ دوستداشتن و دوستداشتهشدن توان ِ شنفتن توان ِ دیدن و گفتن توان ِ اندُهگین و شادمانشدن توان ِ خندیدن به وسعت ِ دل، توان ِ گریستن از سُویدای جان توان ِ گردن به غرور برافراشتن در ارتفاع ِ شُکوهناک ِ فروتنی توان ِ جلیل ِ به دوش بردن ِ بار ِ امانت و توان ِ غمناک ِ تحمل ِ تنهایی تنهایی تنهایی تنهایی عریان. انسان دشواری وظیفه است.
سلام به نظر من شما دقیقا دارید مراحل سوگ رو می گذرونید چون خودم طی کردم میگم مراحلش همینه انکار و گاهی عذاب وجدان که چرا شادم چرا بهش فکر نکردم بعد پذیرش که من مقصر نیستم و حقم که شاد باشم و بعد پذیرش اینکه دیگه برنمی گرده و بودن بچه هم واقعا تو قوی موندن خیلی موثره چون دلیلی هست برای ادامه
سلام به نازلی عزیزم و همسر گرامیتان، عزیز دلم بهترین تصمیم رو شما برای بچهها گرفتید. ای کاش میشد در ارتباط با موضوعی که من در رابطه با پدرم داشتم وقتی که از دنیا رفت و من با او میتونستم ارتباط داشته باشم با هم صحبت کنیم. عزیزم با این ویدئو شما کلی اشک ریختم و فقط برایت صبر خواهانم.
اخ گفتی.. من الان نزدیک دوسال میشه که برادرم جوانم از دست دادم و دقیقا لحظه به لحظه زندگیم با منه و حس میکنم که با من یکی شده و در کنارمه. من خودم کمک گرفتم تا بتونم سرپا باشم و به زندگیم ادامه بدم، خیلی کمک کرد اما زخمی که در قلبم هست فکر نمیکنم هیچ وقت التیام پیدا کنه💔
کدبانو نازلی همه چیز سخته واز حد توانتان انتظارزیادی نداشته باشین اگر قوی نبودین چه بسی نیمه کاره ول کرده بودین چه بسی بی ریتمی اثرمنفی تر میگذاشت. بخودتون اعتماد داشته باشین ....هر چی بیشتر محبت رو جاری کنین . کمی وقت بذارین برای تحقیق ..جا نانه و پایدار باشین در کنار عزیزانت 💜♥💞
نازلی جان، نمی دونم شاید در مورد سایکوتراپی EMDR بدونید، ولی این روش درمانی می تونه کمک بزرگی باشه برای کمرنگ کردن سوگ، که باید تحت نظر متخصص انجام بشه.
نازلی جون نازلی. 🤲🏻🤍همه حرفات به دل میشینه . من که رابطه مسقیم با بهاران جون نداشتم بعد از ۸ از اینکه شماها می شناسم با صحبتهات بغض میکنم و به خودت حق بده که توی مرحله انکار باشی. خداروشکر که همه آدمای آگاهی هستین و روند با فکر می گذرونید که کمترین آسیب به خودت و خانواده ات بخوره.❤️🩹بهاران شخصیت به یاد ماندنی داشت🖤🤍
salam , roohe Ishoon dar aramesh ....man U.S.A zendegi mikonam. 6 sale pish madaram ra az dast dadam , madari ke vaghti man omadam dar oje salamat bood va hich moshkeli nadasht, yehoo az dastesh dadiem ... manam hich kodom az marasemesh ra naboodam va aza dari nakardam va hanooz ham bavar nemikonam .... man hanooz vaghti ye chizi ke un kheli dost dasht ra bebinam barash mikharam baad yadam miyofte ke ey vayy un ke dige nist baad hedye ra mibakhshaam ..... goftam ke begaam har vaght tonesti boror Iran , sare mazaresh va hesabi khodet ra khali kon , migaan khaak khodesh delsardi miyare va ye aramesh baraye atrafiyaan .... vagar na mesle man age 10 saal ham ke begzare bavar nakhahi kard.
منم همزمان با خواهر تو پدرمو از دست دادم و چون ایران نبودم متاسفانه نتونستم ببینمش... منم مثه تو همش فکر میکنم بابام رفته یه سفر دور و یه روزی میاد، با اینکه تمام این روزها و شبها گریه کردم ولی احساس میکنم از درون پاشیدم. دیگه خیلی چیزا برام مهم نیست....تمام این مدت با نگرانی دنبالت کردم و مطمئن بودم با این همه مقاومتی که نشون میدی یه جایی از درون فرو میریزی. نگرانتم دختر جون 😥 کاش لااقل یه مدت کنار پدر و مادرت این سوگ میگذروندی خیلی فرق میکنه هم واسه تو هم اونا...مراقب خودت باش و بدون تنها نیستی
نازلی عزیز این مواجهه با از دست دادن ، یه آگاهی درخوری درونش داره ، که در طول سالیان سال با تمرین و صبوری تو همه ی بالا و پایین های زندگی ، شما ساختینش. با همه ی قلبم می نویسم که شما و همسرتون یادآوری می کنین که هنوزم می شه یه حباب آرامشی داشت تو هر نقطه ای ..تو هر لحظه ای .. تو این سفر.. 🤍
در مورد حس دلتنگی هم بگم که بعد چند سال ،دلتنگی جاش رو با یه غمی که اندازهش خیلی بزرگه و وقتی یادت میاد یه سنگینی تو قلبت ایجاد میکنه عوض میکنه....انگار مغز با حضور فیزیکی که دیگه نیست زودتر کنار میاد
نازلیِ قشنگم❤امیدوارم شادی تو دلت خونه کنه و غم از دلت رخت ببنده با بغضِ فروخورده ای که هر چند دییقه گلوت رو میفشرد؛ اما باز هم حتی تویِ ویدیوت با ما هم بلاکش میکردی معلومه که به قولِ سیامکِ عزیز چقدر سعی به قوی بودن میکنی🥺 بنظرِ من نازلیِ خوشگلم، تو انقدر مهربونی و فرشته خو هستی که حتی دوست نداری لحظه ای باعثِ غم و اندوه و حتی بغضِ کسی بشی🥺❤ سعی میکنی توی تنهاییت با خودت اون بغض و غم رو نشون بدی🥺 و تنهایی این غم سنگین رو به دوش بکشی اما لحظه ای کسی ناراحت نشه حقیقتاً من جز مهربانی و محبت و آرامشی که سعی میکنی با هر صدم ثانیه وجودت به کائنات بدی چیزی ندیدم🥺 امیدوارم خداوند به قلب و دل و سِرشتِ پاک و مهربونت آرامش بده و همیشه خنده های قشنگت؛ اول حالِ خودت❤ رو و بعد حالِ تیمِ قشنگتون❤ رو خوب کنه و ما هم از حالِ خوبتون لذت ببریم🥰 خیلی دوست دارم نازلیِ مهربون و خوشگلم و برایِ تو عزیزِ جانم بهترین ها رو از خداوند میخوام🤲💎 الهی که خیلی زود حالت خوب شه و خوشحالی و نشاط به وجودت برگرده جانم🥰❤