دقیقا آدم نباید غریبه هارو تو زندگی شخصی خودش راه بده منم از عزیزترین دوستم مث شما ضربه خوردم ولی تونستم زندگیمو نجات بدم و اونروزای سخت رو پشت سر بذارم❤
من نمیدونم چرازن هابه هم نوع خودشون خیانت میکنن بخدامن سه تازن داداش دارم توی دعواهاشون من پشت زن هاشون رومیگیرم هیچ وقت کاری نمیکنم که زندگیشون خدای نکرده خراب بشن
خانم عزیز سلام من افغانی هستم در آلمان زندگی میکنم آنقدر شما آواز دلنشین دارید که من عاشق آواز شما هستم وداستان شما را میشنوم موفق باشی در همه امور زندگی❤❤❤❤
من سالن زیبایی داشتم چندتا پرسنل یکیشون خیلی بهم نزدیک بود چون خواهر نداشتم و همیشه تنها بودم این خیلی ب من محبت میکرد همیشه غذا میآورد سرم ک شلوغ بود برام دمنوش میذاشت ماساژ میداد جوری ک ما همیشه تا دیر وقت تو سالن باهم بودیم اون زمان ی آقایی اومد سمت من حدود ۴ ماه زمان برد تا با وساطت بلاخره قبولش کردم ولی چون بیش از اندازه پول دار بود و منو دوست داشت خیلی برام کار انجام میداد حتی بعد از ساعت کاری میومد همه جارو برق مینداخت و میرفت همیشه پست برام ی چیزای عجیب غریب میآورد مثلا باکس گل وسطش چک روز متاسفانه رابطه منو اون آقا جوری شده بود ک باعث شد از دوستم غافل بشم ک همون روزا ب طور ناخواسته باردارشد و من دور از چشم خانواده اش ب هر بدبختی بود بچه رو از بین بردم خودم موندم تو سالن و از اونجا بیرون نرفتیم و نذاشتیم احدی متوجه بشه بعد ب اون آقا گفتم دوست تو ک مجرده و تنها با این آشنا کن ک دیگه ۴تایی ب گردش بریم و اینجوری شد ک رابطه جمعیه ما شرو شد بعد از گذشت دو سه ماه دیدم رفتار پارتنر من تغییر کرد ی روز سر زده میومد تو سالن یا میخاستم برم خونه متوجه شدم دنبالم اومده ی بار ب بهونه درست کردن ی دکور شیک و خاص اومد ک بعدا متوجه شدم داخلش شنود و دوربین بوده ک من اصلا ب مغزم خطور نمیکرد و همش از من بهونه میگرفت بعد همین پرسنلم از اون آقا جدا شد گفتم چرا گفت ازش خوشم نیمده گدا بوده خلاصه ک همه اینا طی ی سال زمان برد ک ی روز پارتنرم نشست و برام کلی عکس و مدرک و ویس و... گذاشت ک انگار منو برق گرفت چون اول از پیام دوستم شرو شده بود ک نازنین لیاقت تورو نداره بهت دروغ و خیانت میکنه من کمک میکنم دستش برات رو بشه و در این میون پارتنر پول زیادی بهش داده بود ولی قبلش دوربینو شنود اینا گذاشته شد ک من روحمم خبر نداشت بعد از اون پرسنلم ی گوشی ساده گذاشته بود تو کشوی مخصوص خودم ک هیچ کس حق دست زدن نداشت ولی چون من ب اون اطمینان داشتم کلیدو میدادم همیشه وسایل مورد نیازو میآورد و مرتب میکرد ک فیلم گرفته بود من اونجا گوشی مخفی دارم بعد عکس درست کرده بود فتوشاپ و این ک هرموقع تنها بودیم ب من میگفت حیف تو نیست این خیلی دهاتیه توام اینو ول کن همش زیر گوشم میخوند ک خب بی تاثیر نبود رابطمون حسابی شکرآب شد پامو تو یکفش کرده بودم ک باید جداشیم ک ی روز تو کافه قرار گذاشت با همه دوستامون همه چیو نشون داد جوری ک وقتی دیدم ب قدری حالم بد شد ک کلی استفراغ کردم من و اون باهم رو ی تخت میخوابیدیم باورم نمیشد ک اون برا من انقد پاپوش درست کرده بود انداختمش بیرون ولی خودم ۸ ماه زمان برد تا با کلی دکتر رفتن ب حالت طبیعی برگشتم ولی متاسفانه الان ک ۵ سال گذشته هنو هیچ دوستی ندارم و بدبینی شدید دارم ب همه ک نمیدونم باید چیکار کنم
داستان جالب آموزنده بود.من انقدر از صدای اینخانم راوی خوشم میاد جوالی صحبتمیکنه اتمام داستان های ایشان تا اخر گوش میدمخصوصا داستان عروس شیخ چقدر جالب بودمن عاشق صدای ایشانم امیدایت در زندگی عادی موفق خوشبخت باشند.❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤😂❤
واقعا از چیزهایی که در مورد شخصیت خودتون گفتین مشخص هست ک شما ی خانوم همه چی تموم هستین ک هم همسر خوبی هستین وهم مامان خوب خوشبحال شوهرتون ک همسری مثل شما داره وهم چنین بوه هاتون ک مادری مثل شما دارن❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤ زندگیتون.خوشبختیتون.سلامتیتون مانا وپایدار تا ابد . انشالله هیچوقت هیچوقت هیچوقت از هم دور نباشین و کنارهم ب پای هم پیر شین❤❤❤❤❤❤❤❤❤
خیلی اموزنده بود. اون آقا که تو ساختمون کار میکرد فرشته بود که خدا فرستاد زندگیتون رو نجات داد. معجزه بود و اون دوا رو پیدا کردید! آنقدر خودتون و شوهرتون ادمهای پاک و خوبی هستید ، خدا خاست یه هوشیار بتون بده تا اون دوست بد جنس رو بشناسید! خدا رحم کرد به زندگیتون . همیشه خوشبخت باشید عزیزم. ❤فقط به چیزی که یه درس دیگه هم توش بود. ….از شوهرت هیچ تعریف خوبی نکن ! زنها خیلی حسودند!
بله دقیقا منم از یه خانم که همسرمجلوی اون ازم تعریف کرده بود و گفت همه چی زندگیم را به نام اون کردم چون بهش اعتقاد دارم ضربه خوردم فقط به خاطر حسادت بله خانمها خیلی حسودند البته دروغهایی گفته بود که من خودمم تعجب میکردم و تونستم با سیاست از خانوادم دورش کنم و باهاش درگیر نشدم چون احساس میکردم زنی که اینقدر راحت دروغ میگه و از خودش دروغ درمیاره زن خطرناکیه و نمیشه باهاش درافتاد
درود بر شما دوست گرامی خواستم بگم از تموم داستانهايی که تهیه کردیم و زحمته روایت آن را کشیدید ممنونم ، به شما بیشتر از یک کامنت میرسه امیدوارم که همیشه سلامت باشید و من هم به داستانهای قشنگ گوش کنم واقعاً از تنهائی دراومدم 🌹🧿®️
خداروشکر که مشکل حل شد و زندگی بروال قبل دراومده ولی بازم بی احتیاطی کردی مثلاً اقاکاظم اگه خداهم باشن چطور بچه هاتو به ایشون سپردی یا گاراژ شوهر دوستت به چه اطمینانی بچه رو برای بازی بیرون فرستادی اگه یک لحظه حواست نباشه و بچه باکسی بلایی سرش میومد چکار میکردی مطمئنا خانم باکمالاتی هستی ولی خواهرم احتیاط شرط عقل❤
درود سپاس از راو یه عزیز داستان بسیار آموزنده ای بودتو زندگی نباید به نزدیک ترین افراد زندگیت هم صد در صد اعتماد کنی وچند درصد هم احتمال اشتباه وخطا رو در نظر بگیریم
عالی بود داستان آموزنده که میتوان زوجها رو از نظر افکار و اعتماد داشتن به دوستان ویا افراد ی که در اطراف ما میچرخند و خیانت میکنند بازتر میشه و شما خانم باهوش و با درایتی هستید که خیلی خوب تحمل کردید و موقعیتی برای خوتون پیش آوردید با جدایی که کشیدید تونستید با تحقیق کامل زندگیتون رو نجات بدید احسن به شما خوشبخت باشید عزیزمن 💚💚❤️❤️🥰🥰👌👌👏🏻👏🏻
ممنونم از راوی عزیز❤❤وخداروشگرکه مثل سابق زندگی خوب وخوشی دارید❤❤ولی بنظرمن یک زن ویایک مردتوزندگی زناشویی ازهرلحاظ تأمین بشن.این نیازمیتونه محبت.درک کردن.احترام گذاشتن به همدیگه.موردتوجه قرارگرفتن ودیده شدن.تامین نیازجنسی و......واگه اینادرزندگی بین یه زن وشوهررعایت بشه وهیچ کدوم ازایناکمبودنداشته باشن بخداقسم ازاین اتفاق نمیوفته.اگرسانازباهمسرش به نیازهاش میرسیدهیچ وقت اینکارنمیکرد.واگرخانم بدی بودمیرفت باچندین نفرهای دیگه..واگه شوهردنیاجان راانتخاب کرده چون میدونسته سیناچطوری مردی هستش وهمون کمبودهای داره روسیناخیلی خوب بلده چون باچشم دیده بودبازنش چطوررفتارمیکنه پس برای سانازآرزو وحسرت بوده.پس باخودش میکه کی بهتر ازسینا.....پس مازن ومردهاخیلی بایددرزندگی مون دقت،کنیم که همدیگرروازهرلحاظ تأمین کنیم ونذاریم جای خالی بمونه که مجبورباشن برن جای دیگه پرکنن.انشاااله باشه روزی که خانواده هابخوبی وخوشی وپایدارزندگی کنن وصدای خنده هاشون گوش شیطون کرکنه 😂😂❤❤
سلام خسته نباشی با او صدای گیرا و دوستداشتنیتون اره دقیقا همینطوره همه چی به ذات آدمها برمیگرده ذات که خراب باشه دوست فامیل خانواده نمیشناسه واقعا دنیای ترسناکیه به کی میشه اعتماد کرد.