من بارها دیدم کسانی از من میپرسند: «خدا دنیا را برای چه آفرید؟ آدم را برای چه آفرید؟» برای هیچی. اصلاً در مورد خداوند «برایِ» وجود ندارد. خداوند هیچ غایتی و غرضی از خلقت ندارد
سلام آقای دکتر فرمایشات شما جالب بود ولی من در جایی شنیدم که در قرآن آمده است که انسان برای عبادت آفریده شده است و البته شخصا چند بار هم در قرآن دیدم که خدا فرموده که ما این دنیا را بیهوده نیافریده بنابراین فرمایشات شما در تناقض با قرآن است با توجه به شناخت اندکی که از جنابعالی دارم کمی این مورد عجیب به نظر میرس بسیار سپاسگزار خواهم بود که در مورد بیاناتتان و تناقض با قرآن کمی بیشتر توضیح دهید سپاسگزار
أَفَحَسِبۡتُمۡ أَنَّمَا خَلَقۡنَٰكُمۡ عَبَثٗا وَأَنَّكُمۡ إِلَيۡنَا لَا تُرۡجَعُونَ ﴿۱۱۵﴾ آیا گمان کردید که ما شما را بیهوده آفریده ایم، و همانا شما به سوی ما باز گردانده نمی شوید؟!
دراز گوش هدفش به خودش برنمی گردد، بلکه به کمال مخلوق باز می گردد... با این همه ادعا یه نگاه ساده به خطبه اشباح نهج البلاغه بندازی خیلی چیزا دستت می یاد.
توجه کنید که سواد و دانش با آگاهی کاملا متفاوته. سواد و تجربه و آموزش ابزاری برای رسیدن به آگاهی است. تعداد افرادی که به آگاهی می رسند بسیار اندک است. گول صحبتهای افراد باسواد بدون آگاهی را نخورید. معمولا کسی که به آگاهی برسد برای دیگران نسخه نمی پیچد بلکه مانند یک چراغ در زندگی انسانها برای پیدا کردن راه درست عمل میکنند.
آقای سروش من از طرز فکر شما کیج شدم اگر انسانها مثل بقیه موجودات دیمی از روی پری و جوشش بوجود آمده چرا خداوند به انسان عقل داده که غصه بخورد و افسردگی بگیرد و این همه رنج بکشد..اصلا پس خدا عادل نیست همان حرفی که در خیر و شر زدی...خدا برای انسان کسوف است...درست است که خدا مثل انسان فکر نمی کند اما انسان آنقدر بدبخت است که در این جهان به وسیله خدا پرت شده است مثل حیوانات ...این فکر اگزیستانسیالیستی است نه طرز تفکر یک مسلمان شیعه من از سال ۱۳۵۶ با افکار شما بودم تا به امروز ...شما انسان را به صورت یک حیوان می بینی اگر انسان برای خداوند حیوان است چرا به انسان عقل داده که رنج بکشد مثل حیوانات به انسان عقل نمی داد که راحت زندگی کند و عذاب هم نکشد...عقل داشتن یعنی غم دیگران و همنوع خود را خوردن و بقول دکتر شریعتی درد مردم داشتن ...نه اینکه مثل شما به مولوی اشعری (جبری) چسبیدن وان را پیامبر خود دانستن این را هم بدان بعضی از شعرهای مولوی خیلی رک گویی و سکسی می باشد..آیا امامان ما اینگونه حرف زدند..آقای سروش من نه حکومتی هستم و از اول با حکومت مذهبی مخالف. بودم چون انسانهایی مثل شما نمی تواند حکومت دینی تشکیل بدهند...شما برو با مولویت حال کن...کاری به مردم خدا پرست نداشته باش و آنها را نسبت به خدا و آخرت بدبین نکن...یک روزی در دادگاه عدل الهی باید جواب گو باشی من آخوند نیستم و مثل شما روشنفکر هر هری مذهب هم نیستم دیندار خدا پرست و خدا ترس و اعتقاد به روز جزا هستم و قبول دارم که خدا انسان را با این همه مشکلات بی خودی نیافریده... یک کارگر بازنشسته
دیالوگ بسیار زیبائی درفیلم هندی pk هست که درجائی میگوید: بگمان من دو خدا وجود دارد یکی خدائی که ما (( جهان)) را آفریده وما هیچ چیزی درباره او نمیدانیم (( مطلقا )) .دیگری خدائیست که ما خلق کرده ایم ! ((که تمام صفات وآثاری را که خود درپندار داریم درحد اعلای آن به او نسبت میدهیم هرکس به اندازه ظرفیت وفهم وادراک خودش )) توضیح آنکه مطلب داخل دو پرانتز استنتاج ونزدیک به متن اصلی از طرف اینجانب است .
البته چنانچه از این گزاره که غایت را نمی توان به فعل الهی نسبت داد این نتیجه اخذ شود که فعل الهی بدون هدف و غایت است، باز هم به همان مغالطه درافتاده اید. چون هم هدف داشتن و هم بدون هدف بودن(عبث بودن) هیچکدام نمیتواند وصف فعال الهی باشد و صرفا فعل انسانی را میتوان با این سنجه سنجید.
اگر انقدر به حرفات مطمئنی آقای سروش ، چرا با محمد تقی مصباح یزدی مناظره نکردی و گفتی "مصباح یزدی قوی ترین فیلسوف زنده ایرانه" وگفتی مناظره نمیکنم ، چرا ؟؟؟ فکر میکنم این سوال تمام حرفهای شما رو زیر سوال ببره و کسانی که اهل شناخت و منطق و عقلانیت هستن رو هدایت کنه.
تمام حرف های شما ادعاهای بی پایه است . شما اولا ثابت کنید که موجودی بنام خدا اصلا یک هستی دارد .تفسیر شما حاصل از فکر انتزایی شما است . شما اصولا هیچ صلاحیتی ندارید در این مورد قاطعا نظر دهید .
آنچه که در مورد خلاقیت انسان می گویید چگونه می تواند بگویید در مورد خداوند هم همین طور هست؟؟ ینی همان طور که افعال خدا رو نمی تونیید با انسان قیاس کنید،بذعکس شدهم می دونه درست باشه ینی افعال انسان ( از جمله خلاقیت و آفرینش انسان) را نمی توان با افعال خدا ( خلاقیت و آفرینش) قیاس کرد
من از علاقمندان آقای سروش هستم. اما حرف های ایشان با آن چه در قران گفته شده قابل جمع نیست. از آنجایی که آقای سروش هم قران را میپذیرد و بحثهای ایشان بحث هایی درون دینی است. در مورد این تناقض و این تضاد آقای سروش باید توضیح بدهد.
اتفاقا هدف دارد زمین را همانند یک آزمایشگاه با انواع متعدد گونه های زنده تجسم کنید و انواع انگل هایی که بیشتر وقتها غالب میشن بر انسانها و دیگر موجودات و همچنین مقاومت عدد اتمی که صبر هم میشه اسمشو گذاشت
هست از پس پرده گفتگوی من و تو گر پرده بیافتد نه تو مانی و نه من وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ویا يَتَفَكَّرونَ في خَلْقِ السَّمواتِ و الأَرْضِ، رَبّنا ما خَلَقْتَ هذا باطلاً
اگر خدا قصد ونیتی دراراده خود به خلقت ندارد پس اینهمه پیغمبر فرستادن برای چه هدفی بود؟ یا پیامبران از طرف خدا جهت هدایت خلق به سوییست که مورد رضای خداست ،پس خدا هدف واراده داره وبا کلام شما در تضاد است.ویا پیامبران از طرف خدا جهت امر ومنظور خدا نیومدن وکلا توهمی بیش نیست.
جن انس را برای این آفریدیم که مرا عبادت کنند این ایه قران نیست ؟ ما خلقت الجن والانس الا لیعبدونی خدا نیازی داشته وانهم عبادت دیگران است حالا این خدا چه قدر پرستیدنی است !؟
وقتی خدا خواست آدم را خلق کند فرشتگان اعتراض کردن. ولی خداوند فرمود چیزی را میدانم که شما نمیدانید. راز خلقت اسماء است. وعلم الآدم اسماء. این آدم خودش نمیفهمه کجای دنیاس
@KN Nk ببين دوست ارجمند، با تعصب كه نميتونيم به پاسخ منطقي برسيم. بنده عرضم اينه كه چه دليلي براي خورشيد و آفتاب هست؟ هر چه باشه بايستي تناسب و هماهنگي ميان سخت افزار و نرم افزار هستي باشه.
بزرگ ترین مشکل اینجاست که آدمی نمیتواند آنطور که خدا را باید بشناسد زیرا محدود آفریده شده است اگر شما خدا را آنطور ک شایسته شناختن بود میشناختی قطعا نظر و تفسیر و تعبیر دیگه ای از خدا داشتی زیر پروردگار میفرمایند که ما هیچ چیز را بیهوده نیافریدیم
خداوند وجودى بینهایت است و همه کمالات را دارد. و آفریدن(ایجاد کردن) فیض است و خداوند فیاض است. کمال فیاضیت او اقتضا میکند که هرچه را لایق آفریده شدن است بیافریند. پس خداوند آفرید، چون فیاض است؛ یعنى هدف و چرایى آفرینش در فیاضیت او است. از آنجا که صفات ذاتى خداوند خارج از ذات او نیست، میتوان گفت هدف از آفرینش، ذات خداوند است.
خلقتی که انسانها جز یا بخشی کوچکی از آن را تشکیل میدهند از درک بشر بیرون است بنا به نظر میرسد خلقت بیهدف باشد چون ما کل تصویر را دیده نمیتوانیم ، من مطمئنم که ظرفیت دماغ بشر فعلی قابلیت درک کامل پیام مخابره شده از جانب پروردگار که قرآن باشد را ندارد در آینده ها بشر قادر به درک و فهم بیشتر از کلام خدا خواهند بود طوریکه انسان فعلی به وسیله ساینس و تکنالوژی پیشرفته تر قابل درک بیشتر ی جهان هستی را نسبت به انسانهای چند قرن قبل دارد و این سلسله ادامه خواهد داشت و قرآن در تا قیام قیامت قابلیت هدایت بشر و جواب سوال های بشر را خواهد داشت، چون ما فعلا کمترین معلومات در مورد دنیای بعدی انسان در خارج از ابعاد فعلی را داریم و مرحله بعدی زندگی روح را نمیدانیم بنا فکر میکنیم خلقت بی هدف باشد
دکتر جون یا تو خیلی میفهمی و ما نمیفهمیم که این حرفات بی خوده وبیخود داری زحمت میکشی . یا اینکه میخوای بگی خدا بیهوده خلق میکنه و از همه مهمتر که میگی اخوان ثالث میگفته شعر گفتن مثل کار نبوته . خب شما که اصلا قرآن رو توهمات و رویای پیغمبر میدونی و بطریق اولی خود پیامبر رو رد کردی چرا این مثال اخوان رو زدی و اصلا چرا در ایران به این اکتشافات نرسیدی و در آمریکا رسیدی؟
اگر چنین باشد که در نطق فرمودید که مخاطب از فهم نطق شما منطقی یابد بنابراین اثبات کردن وجود خدا نیز نیازی نیست چون خدایی که نیاز به اثبات داشته باشد دیگر آن خدا ، خدا نیست. ولی با این وجود عطف به نطق جنابعالی موضوع خودآگاهی و هوشمندی نظام مند آفرینش ، چینش و جنبش تمامی مخلوقات را در این عالم هستی را چگونه میتوان توضیح داد.
باسلام. شاید مفهوم عبادت همان پرستش حق و حقیقت و خالق هر موجود است و کوه ها و اجسام از جمله بنده راهی جز عبادت و پرستش الله ندارد و تفکر عدول از آن نیز که گناهی بزرگ است لذا مجازات دارد. درک بنده ها نسبی است .و گاه مثل دکتر به خطا میرود. چاره استناد به رهنمود الله در قرآن است که عبث نبودن خلقت را تاکید میفرماید. اما سکه خلقت یک رویش ذات باریتعالی است و لاجرم عبودیت مترادف و لایتجزای آن است روی دیگر آن است .چون آفتاب طلوع کند زمان چاره ای از روز بودن ندارد . که همان تجلی عبادت است
ااگر خدا هیچ هدفی از آفریتش ندارد پس چرا در قرآن فرموده: و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون؟ ... و ثانیا، جناب عالی که خودت را عاشق و مقلد مولانا می خوانی، مگر آن بزرگ در مثنوی از قول خدا نفرموده» ... من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم! ..................... نکند هم خدا دروغ گفته و هم مولانا، و هم همۀ دنیا ... بغیر از جناب عالی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اصل این حرف اینجا که سروش میگه درسته، اما با خیلی از مسائل دینی به تناقض میخورد، و این همون نتیجهای هست که از نظریه داروین هم بدست آمد، رفته رفته متافیزیک در زندگی بشر منطقی کمرنگ تر و کمرنگ تر میشه، و انسان منطقی به سمت آتئیست حرکت میکند. به عبارتی امروزه برای توضیح جهان به نظر من نیازی به متافیزیک نداریم.
با احترام. اکثر مردم خدا را نمیشناسند! و کسی که خدا را نمیشناسد, نمیتواند راجب ان عقیده ای بدهد. زیرا ایشان مراجعه میکنند, به منابع غلطی که دارند. و اگر بخواهید منشا آنرا بشناسید, اول باید به زادگاه آن پی ببرید. آیا میدانی او در کجاست؟ در همه جا و در هیچ کجا! و آیا میدانی او کیست؟ در همه کس و در هیچ کس! و اگر تا حالا نفهمیدی او کیست, بذار در دو کلمه به تو بگویم او چیست, "خورشید" و دیگری "سیاهچاله". و اگر باز هم متوجه نشدی, نور و تاریکی است. و اگر دوباره باز هم نفهمیدی, هستی و نیستی است. یعنی دو ذره مجزایند و یا دو پیکر آسمانی از هم سوا هستند. زیرا این دو نیرو, دو دشمن سرسختند, که در ستیزند و از مخلوط آنها ما بوجود آمده ایم. و ما انتخاب داریم, تا یکی از آنها را بپذیریم! و متاسفانه بعضیها تاریکی را پذیرفته اند! و اگر بخواهید ارواح خود را نجات دهید, من از شما استقبال میکنم, اول به فیلم کیهان, و سپس به فیلم اتم و بعد به داستان خداوند بنگرید, تا دریابید همه چیز هستی در ارتباط با هم هستند. انسان فقط باید مطالعه بیشتر کند, و انسانی که پژوهش نکند, نمیتواند فکر درست انجام بدهد! و من احساس میکنم مردم به بررسی بیشتری احتیاج دارند. بنابرین خواهش میکنم, این فیلمها را صبورانه تماشا نمایید و عاقلانه بسنجید, و بعد در فکر خود آنرا بورزید, تا شاید راهنمای شما باشد, با تشکر. ru-vid.com/video/%D0%B2%D0%B8%D0%B4%D0%B5%D0%BE--5wVvIHtWTE.html ru-vid.com/video/%D0%B2%D0%B8%D0%B4%D0%B5%D0%BE-NpDGoqsMnpY.html ru-vid.com/video/%D0%B2%D0%B8%D0%B4%D0%B5%D0%BE-CAJmQiHJ1d0.html
ولی قرآن خلاف این را میگوید و خدا وند در بعضی آیات خود را مقید به حکمت و ... کرده و علی الله ... و اتفاقا خلقت را دارای هدف میداند ،از فلسفه نمیتوان به خدای قران رسید
خلقت حاصل صفات رحمت و لطف خداوندی است! این که خداوند را با سرودن اشعار حافظ و فوران چشمه از زمین مقایسه می کنید و مانند همیشه به شعری از مولانا استناد می کنید، این قیاس یک قیاس مع الفارق است! چرا که شما از کجا استدلال می کنید، که حافظ بدون هیچ قصد و غرضی فی المثل شعر "یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور" را سروده است! جوشش آب و شکاف آن از زمین هم به عبث نیست، چرا که ذات آب سیال است و هنگامی که در جریان است، مایه شکاف زمین شده و به جریان خود ادامه می دهد و از قوانین طبیعی خود پیروی می کند! می فرمایید خداوند در کارهای خود و من جمله خلقت که یکی از افعال فعال مایشاء است، هدف و غایت ندارد، پس پاسخ شما به آیه ی ۱۱۵ سوره ی مومنون چیست؟ أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ (آیا پنداشته اید که شما را بیهوده و عبث آفریدیم، و اینکه به سوی ما بازگردانده نمی شوید؟) دوم هم تفسیر همین آیه ۵۶ سوره ذاریات! وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند) در اینجا هدف و غایت از خلقت عبادت و پرستش قرار داده شده! بحث در اینجاست که در کلام عرب عبادت به چه معناست! پرستش و بندگی خداوند چه معنایی می تواند داشته باشد؟ بنده با بندگی خود و قرار گرفتن او در آزمایش های گوناگون، زیراکه او به عبث آفریده نشده است، رفته رفته تکامل یافته و شناخت او نسبت به معبود و خالق خودش و هستی بیشتر می شود، تا جایی که: رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند - بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت! در آن مرحله که نفس کامل شد و به درجه ی مطمئنه رسید، آنگاه می فرماید: يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي، در این هنگام است که نفس تکامل یافته ی عبد با خشنودی بسوی معبود پر کشیده و آسمانی می شود، چرا که انا لله وانا الیه راجعون
جناب سروش در جایی دیگر به شما گفتم و اینجا هم تاکید میکنم : در اینکه فکر میکنید خداوند از خلق جهان و آفرینش انسانش هدف ندارد ، سخت در اشتباهید ! اگر خداوند بی هدف جهان و انسانش را آفریده ، چگونه میتواند انتظار هدفمند زیستن را از انسان داشته باشد ؟ هدف خدا از خلق جهان ، از قوه به فعل رساندن بخش کوچکی از قدرت بیکران خویش و از آفرینش انسان ، اشرف مخلوق ساختن وی است ! خدا انسانش را آفرید تا در ادامه تکاملش در همه ابعاد کامل شود و از هر نظر زیباترین زندگی را داشته و به آن درک و آگاهی رسد ، جهانی بسازد ، در آن همه باهم برابر زیسته و یکسان از نعماتش بهره برند ! هنرمند هم باید بیش از هنر ، هنرش را در خدمت انسان بکار گیرد ! نقاش نباید تصویری کشد ، تنها از لحاظ هنری زیبا باشد و پیامی برای انسانها نداشته باشد ! همین طور نویسنده کتابی که مینویسد ، نباید تنها برای غنی ساختن ادیبات باشد و باید بیش از توجه به غنی ساختن ادبیات ، باور های انسانی و الهی اش را به خواننده انتقال دهد ! شاعر هم همین طور ، وقتی شعری میسراید ، دغدغه اش تنها قوانین شعر را رعایت کردن نباشد ، حامل آموزه های اخلاقی ، انسانی و اجتماعی هم باشد میتوان زیباترین شعر را سرود حامل پیغام انسانی نبود میتوان زیباترین داستان نوشت هیچ پیامی را نداشت اندر سرشت میتوان زیباترین تصویر کشید هیچ پیامی را نیاوردش پدید میتوان زیباترین فیلم را بساخت درک انسان را به جان بالا نساخت میتوان زیباترین خط را بداشت هیچ پیام مثبتی همراه نداشت من خودم دستی بدارم در هنر شاعرم ، دور از وطن دارم بسر شعر من مانند جوی باشد روان نقشی از تصویر نمی یابی در آن شعر من می باشد از تشبیه بدور دیده ها روشن بسازد همچو نور شعر من هست خارج از علم و هنر میکند انسان را از بن بست بدر شعر من درکی جدید می آورد عالمی دیگر پدید می آورد شعر من بر آدمی بخشد امید میدهد حاصل بر آن خون شهید با باور و ایمان به انقلاب الهی و ظهور پیامبر جدید در سال جاری امید فردایان چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دوستان اهل اندیشه (بدون حب و بغض) دکتر این مورد درست میگن دلیل ذکر میکنم اگر فکر میکنید غلطه با ذکر دلیل بگید. نکته اول بحث ماهیت یا چیستی خداست که در روابات و کتب مذهبی میگن تفحص نکنید و از لحاظ منطقی مبهم میمونه چون مساله این هستش خدا از جنس انسان و رفتارهای انسانی نیست یعنی دچار احساس شعف و غضب و قصد نمیشه قصد تنبیه و یا پاداش نداره چرا چون کامل و کمال بودن محض هستش پس نیاز و غرض که مال پدیده های محدود از جمله انسان نداره . دوم خدا رو اگه بگیم جایی نیست مثلا در همه ما یا جهان نیستیعنی محدودش کردیم و این با کمال منافات عقلی و منطقی داره از اون طرف خدا پدیده فیزیکی یا طبیعی نیست که به جا و مکان نیاز داشته باشه به عبارتی خدا در دنیای فیزیکی نیست و یا نیازی نیست که باشه پس خدا در دنیای ایده و متافیزیک هستش این یعنی چی تفاسیر متعدد و گاها متضاد هم میتونه پیدا کنه. ما نیاز داریم که به منابع انرژی فیزیکی و کامل متافیزیکی(خدا) وصل بشیم برای امنیت، ارامش، قدرت و معنایابی در زندگی. بحث خیلی مفصله دقیقتر فکر کنید و رد یا اثبات کنید. التماس اندیشه ❤❤
آیاتی که اکثر مردم فکر می کنند که می دانند اما اکثر مردم غافل هستند: خدا است که می گریاند و می خنداند خدا است که زنده می کند و می میراند خدا روزی را زیاد و کم میکند خدا منشأ ذلت و عزت است هدایت و گمراهی در دست اوست درک کردن و عمل کردن به هرکدام از این آیات میتواند عمر یک فرد را تمام کند، بزرگی پیامبر اسلام و سختی وظیفه ی او را فقط کسی می فهمد که حداقل یکی از آیات قرآن را درک کرده باشد. رجوع به پیامبر خداوند مثل اتصال قطرات ناچیز به اقیانوس بی انتها است، اما منافق مغرور میخواهد در چند سال کوتاه عمرش، آفرینش الهی را به چالش بکشد و هوای نفس خودش را دلیل راه قرار می دهد، آنگاه چشم باز می کند و خودش را بزرگترین بازنده می یابد.
خدای که بی هدف و علاف میباشد و شاید از روی هوا و هوس در گوشه ای چیزی ، پاشیده باشد ،، بنام خلقت ،، خدایی از تراوشات ذهنی ادمی ، متوهم و معلول ذهنی ،، که مانند غباری در باد و طوفان به هرسوی ،، بدونه کنترل پرت میشود !! مرد حسابی ،، * خدا * بزرگتر از هرآنچه که میتوان تصور کرد میباشد !! اما نه علاف و بدونه برنامه !! بی نیازی و صمدیت خدا ،، ریطی به بی برنامگی و بی هویتی نمیباشد !!!
پس اون انسانی که با نقص عضو به دنیا میاد خلاقیت خداست یا چه خلاقیتی داشته خدا کلا نفس خلق کردن همون خلاقیت هست بدون برنامه که چی بشه همه رو درگیر کرده با کالبد و نفس و رنج و بیماری که بگه من خلاقیت داشتم !!!!! البته به نظرم در خلق کردن شما هم خلاقیتی نداشته هم هدفی نداشته
جناب سروش اگر شما دارای دانشی بی نهایت باشی و از هر نظر تامین باشید خلاصه در قالب انسانی در کمال باشید ولی شما را در فضایی قرار دهند که با هیچ موجودی برخورد و تاملی نداشته باشید چه میشود.. بله خدا بی نیاز هست بجز یک نیاز ..خداوند انسان افرید تا او را بشناسد.. اگر انسان متفکر نبود خداوند چطور ظهورش تبیین میشد.. نه اینکه انسان از خلقت تا امروز در تلاش برای شناخت و معرفی خداوند است.. در واقع بجث موالف مطرح میشود..
سلام به نظر بنده منظور از کلمه آدم یک جمعیت است که خصوصیات آدمی را دارد .آدم یک مخلوق تنها نیست. همانند فرشته که یک مخلوق نیست بلکه یک جمعیت از مخلوق که فرشته صفت است. نظر شما چیست؟