جناب آقای مانی بادرود بر شما وباتکریم از آداب وتربیت اخلاقی و خانوادگی جنابعالی ، من احساس میکنم که شما ، همچون پدری مهربان ودلسوز ،بطور شبانه روزی برای آگاهی رسانی بما فرزندان مام میهن ، واقعا بادلواپسی برای فهم درست تر از کلیات فرهنگ وتاریخ کشورمان، درحال کوشش هستید ، لذا من از طرف خودم وسایر هم وطنانم ، از شما سپاسگزارم وصمیم قلب برایتان آرزوی تندرستی داریم❤ پیروز باشید
با درود بر شما و مهمان گرامیتون اقای کی قباد برنامه روشنگری بسیار لازم و مفیدی هست چون من بیش از ۳۰ سال هست از نعمت ازادی و حکومت فدرالی و حکومت های شهری و استانی برخوردار و سادگی و آسانی و رفاهی آن را برای همه انسانها و دیگر ممالک غیر دمکرات ارزو دارم اما اقای مانی گرامی متاسفانه تعدادی از ایرانیانی هستند که سالهاست در کشورهای دمکرات و فدرال اروپا و امریکا و کانادا و استرالیا زندگی میکنند و حتی در مراکز اموزشی و دانشگاهی مشغول بکار هستند و در کمال ازادی هر گونه بخواهند مینوشند و میگویند و مینویسند و هیچ مانع و چهار چوبی را ندارند اما وقتی برای ایران و مردمان آن نسخه میپیچند نام زیبا و سمبل و دست اورد بسیار مهم انسانی در جهان مدرن یعنی دمکراسی را مبتضل و مضحک میدانند از جمله امیر طاهری تئوریسن دیکتاتوری در به در فرقه پهلوی و هوشنگ امیر احمدی مهماندار ریس جمهورهای اخوندی از جمله خاتمی و احمدی نژاد و رابط بین رضا پهلوی و خاتمی که بارها گفته رضا پهلوی از من خواسته دستش را در دست خاتمی بگذارد در نیویورک چند روز پیش یک ویدیو و گفتگوی را از ایشان دیدم که برای مردم ایران یک سیستم فاشیستی را توصیه و دمکراسی را مضحک میخواند و فاشیسم ایرانی فارسی را راه نجات ایران میداند برای پیوستن به جامعه جهانی و ماندگاری متاسفانه بیان ازاد و نسخه پیچی برای ایرانیان فاشیسم و تقویت ایده ضد انسانی فاشیسم موسولینی میداند
جناب پیرزاد گرامی. با سپاس. چشم ما یک جلسه کامل به قانون انجمن های ایالتی ولایتی مصوب ۱۲۸۶ شمسی می پردازیم. احتمالا در دو جلسه بعدی انجمن های ایالتی ولایتی و قانون انرا بازخوانی خواهیم کرد تا همگان ببینند چطور پیشگامان ملت ایران در بیش از ۱۱۷ سال پیش چطور قانون داشتن یک سیستم غیر متمرکز که بتواند مشارکت همه هموطنان را از شرق و غرب و شمال و جنوب فراهم اورد گفتگو خواهیم کرد. نشان خواهیم داد که در این مورد نیز ملت ایران برای جهان تجربه قانونگذاری داشته است و پیشگام بوده است.
جناب پیرزاد چشم. ما در دو جلسه دیگر در مورد انجمن های ایالتی ولایتی که در سال ۱۲۸۶ در مجلس اول مشروطیت تصویب شد صحبت خواهیم کرد و تمامی متن قانون را بازخوانی می کنیم تا ببینید که حکومت غیر متمرکز بیش از ۱۱۷ سال پیش در کشور ما حتی شکل قانونی یافت ولی هیچگاه اجرا نشد.
جناب پیرزاد گرامی. چشم . ما در دو جلسه بعدی در مورد قانون انجمن های ایالتی ولایتی که مصوب مجلس اول مشروطه در سال ۱۲۸۶ است صحبت خواهیم کرد و تمامی متن انرا بازخوانی می کنیم تا همگان بدانند که ملت ایران برای توسعه دموکراسی و ازادیخواهی و مشارکت همه ملت ایران در اداره کشور؛ قانون حکومت غیر متمرکز را در بیش از ۱۱۷ سال پیش در مجلس خود وضع نمود؛ ولی دیکتاتورها هیچ گاه اجازه ندادند تا این قانون اجرا شود.
بنظرم موضوع خییلی خیلی خیلی مهمی رو مطرح کردید, همون قدر ک میتونه مفید باشه به عمون انداره وحتی بیشتر میتونه مخرب و بد باشه ,اگر درست پیاده نشه پس باید آگاهی هممون بالابره و جامعه درک بهتری داشته باشه ازاین مسئله نوع حکومت و پیاده سازی اون شخصاخودمم اطلاعات کمی دارم و دارم درس یاد میگیرم پیش عزیزانی چون شماودیگران نگرانی من دراین موضوع سر جایگاه جغرافیایی ایران ک بنظرم اروپا درگیر این مسئله به انداره ایران نبوده و نیست الان چندین و چند دولت و گروه سالیان سال ک چشم به تغییر مرزهای ایران عزیزمون دارن وباید به همسایگان عقب افتاده و تفکر اسلامی اینها هم دقت کنیم و مواظب باشیم نگرانی من به شخصه همینه دشمنان ماوایران درکمین هستند! منتطرن تا ما اشتباهی بکنیم و اونها سواستفاده بکنن! ممنون بابت دادن آگاهی به مردم مانی عزیز 🙏🍀🌼
چند پرسش در مورد قرارداد اجتماعی: ۱-قرار داد اجتماعی فقط بین حاکمان و توده‌های مردم است یا بین مردم و مردم هم درست می‌باشد ۲- تاریخ ایران نشان می‌دهد که مردم نقشی در قرارداد اجتماعی شاهنشاهی و مردم هرگز نداشته اند . پس از این مسیر توشه‌ای نصیب دموکراسی نخواهد شد ۳- ولی فردادهای اجتماعی بین مردم پر از راستی و درستی و دادگری و داد خواهی و مهر ورزی بر آمده از آیین مهری و فلسفه زرنشت و دادخواهی مزدک است. شما چه فکر میکنید آیا بر این مینا یک دموکراسی بی همتا در ایران خواهیم داشت؟
با درود دوباره. ۱- هر نوع قراردادی بین طرفین قرارداد اعتبار دارد. در قرارداد های اجتماعی ( از نوع قرارداد اجتماعی ژان ژاک روسو) منظور از قرارداد اجتماعی؛ قرارداد میان صاحبان قدرت ( حکومت ها) و مردم (شهروندان) است. رابطه مردم با مردم در قوانین دیگری که از اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین دیگر استخراج می گردد قابل استخراج است. بعنوان مثال وقتی از ازادی بیان صحبت می شود؛ دولت ملزم است که این قانون را اجرا کند؛ و مردم هم ملزم هستند که قواننیی که در این رابطه وضع شده اس رعایت کنند و اگر رعایت نکنند دولت باید جلوی توقف ان را بگیرد. ۲- در مورد حکومت شاهنشاهی؛ از آنجا که منبع قدرت و مشروعیت پادشاهی موهبت الهی یا تسخیر یک کشور بوده؛ در آنجا قرارداد اجتماعی معنی پیدا نمی کند. در حکومت های پادشاهی مشروطه؛ مردم بواسطه مبارزه با آن حکومت به شکلی الهی؛ مبارزه کرده و پادشاه را مجبور به امضا و پذیرش قانون مشروطه نموده اند؛ قانونی که پادشاه را از هر گونه دخالت اجرایی در امور کشور منع می نماید. بنابراین اگر نظام و سیستمی مشروطه باشد؛ قرارداد اجتماعی آن؛ همان قانون مشروطه است که به پادشاه اجازه دخالت در امور اجرایی را نمی دهد. ۳- قراردادهای اجتماعی امروز قرارد داد دولت ها و شهروندان؛ در واقع قابل تغییر؛ قابل اصلاح و قابل بهتر شدن است. این قوانین از طرف مردم قابل اصلاح است و دولت ها باید قانون اصلاح شده مردم را بپذیرند. هیچ پادشاهی حق قانون گذاری ندارد؛ همانطور که در ابتدای پادشاهی جیمز اول در ۱۶۰۳ در انگلستان مقرر گردید؛ که پادشاهی به جیمز داده می شود بشرطی که پادشاهی حقوق شهروندی مردم را رعایت کند؛ پادشاه قانون وضع نکند؛ و پادشاه حق وضع هیچ مالیاتی ندارد. ضمنا پادشاه نیروی نظامی هم (بدون اطلاع و اجازه مجلس) نمی تواند داشته باشد. این مبانی قراردادهای اجتماعی در دنیای امروز است.
