Тёмный

صدای قدم زدن ها را پشت سرم احساس کردم... | داستان عجیبی برای من بود 

داستانِ پری
Подписаться 14
Просмотров 57
50% 1

صدای قدم زدن ها را پشت سرم احساس میکردم، واقعا چه داستان عجیبی برای من اتفاق افتاده بود...
از ترس داشتم سکته میکردم... این قسمت سوم داستان میباشد برای دیدن قسمت های قبلی این داستان، ویدیوهای قبلی در پلی لیست را مشاهده کنید..
حتماً تا آخر ویدیو با من باشیدد و نظرات خود را در قسمت کامنت‌ها با من به اشتراک بگذارید. اگر از این ویدیو خوشتون اومد، لطفاً لایک کنید و برای دیدن ویدیوهای بیشتر، کانال من را سابسکرایب کنید! ❤️🔔
❌ اگر علاقه مند هستید داستان های زندگی شما در کانال ما خوانده شود آن را به آیدی ما در تلگرام ارسال کنید:❌
@dastanepari
داستان
داستان پری
داستان واقعی
پادکست
داستان کوتاه
داستان صوتی
داستان عاشقانه
داستان ترسناک
#داستان
#داستان_های_فارسی
#داستان_ترسناک

Опубликовано:

 

9 июн 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии : 1   
@narges.2023
@narges.2023 28 дней назад
عالی بود ممنون بانوی خوش صدا🙏🙏
Далее
کتاب صوتی بهروزه خانم بخش اول
1:03:10