فیلم سینمایی ملبورن با بازی پیمان معادی و نگار جواهریان 

دقیقااااا

@@benbahari4557 خخخخخ

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

موافقم صددرصد

😆😆😆😆😆

🤣🤣🤣

😂😂😂😂

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

چرا

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد (موردی که کارگردان میخواست در ذهن بیننده القاء کنه انگار رهیدند و با مسافرت این قضیه هم مختومه میشه) و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

Alireza Entezari خوب گفتی علی رضا دمت گرم

منم تو غربت زندگی میکنم ولی هیچ وقت ازاین بوعد غربتو نگاه نکرده بودم ،کاملا حرفتون درسته ولی بعضی موقعه ها😩

داداچ اصلاً شما اون بچه رو توی فیلم دیدی😅 متوجه شدی که کل فیلم واس خاطر اون طفل معصوم بود

همینطوره .

ادغام

اتفاقن بازیگرها خیلی لوس بودن

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

اعصاب دیگه نمونده که خراب بشه... بزار ببینیم که اوضاع چطوره 🤦🏽‍♂️مرسی از راهنمایی 🙏🏽

خرسندیم که مورد توجه شما قرار گرفت🌻

فیلم شناس خوبی هستی جیگر

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

خوشحالیم که مورد پسندتون بود

@@Aparatchi ممنونم 👍❤

خوشحالیم مورد پسندتون بود

خوشحالیم که مورد پسندتون بود ❣️🌹

شت

خب پیام فیلم همینه...یعنی از اولش دروغ نگین که داستان نشه

ایرانی و راستگویی😂

کلا ناف این مردم رو با دروغ بریدن

تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

خوشحالیم که با ما همراهید🌺

خرسندیم که مورد توجه شما قرار گرفت🌻

خرسندیم که مورد توجه شما قرار گرفت🌻

خوشحالیم که مورد پسندتون بود 💗

خوشحالیم که فیلم رو دوست داشتین

خیلی مسخره بود مردمم نوشتن چقدر اموزنده بود یعنی دیگه دارم به خودم شک میکنم

افرین، از واقعیت به دور ...

خیلی مسخرهست چرت و پرت

ممنون از همراهیتون

با سپاس از شما..♥️

Jaihoon Rahimi ya kolan daste pedar nasparim

ممنون از نقد خوبتون

مرسی از همراهیتون چقدر خوب و خوشحال کنندست که فیلم رو دوست داشتین

این فیلم نامشخص تمام نشد. بچه رو بستند به ناف اون همسایه پیرزن "خانم کریمی" و فلنگ رو بستند.

@@fashj3858 جون عمت فیلمو لو نده

دیگه از این مشخص ترررر.بچه رو گردن یکی دیگه انداخت و رفت دیگه

خوشحالیم که این فیلم رو دوست داشتید🌹

Oh Really ??? خداییش عجب صلیقه ها فرق می کنه

‌بسیار خرسندیم که مورد توجه شما قرار گرفت

اگه پذیرفتید دمر نخوابونید 😕😐😂

DENA TURBO دقيقااااااا ولى متاسفانه كه بعضى مردمون فكر ميكنن بچه ميتونه زندگى و ازدواجشونو درست كنه

فیلم خیلی بد بود فقط آدمهای روانی از این جور فیلمها خوشحال میشن واقعا خیلی متاسف شدم.

ینی ما ک زیر ۳۰ سال هستیم نبینیم آیا

سپاس از همراهی شما

خرسندیم که مورد توجه شما قرار گرفت🌻

💗

🥰🥰

mandingo u.s.a. اما با این فیلم گند زد تو همه چی

A Amuzegar نه خنگ نشو بابا ، اسمش ملبورن چون پايان فيلم از اغازش معلوم بوده معلوم بود كه ميرن ملبورن در پي اينده شون و بچه رو ترك كنن

A Am اسم فيلم خَيلي هم به فيلم ميومد چون نشون داد با اين فاجعه كه براشون پيش امد باز به ملبورن رفتن

تموم شد

مرسی از همراهیتون با ما

❣️🌹

ممنون از نظر و نقد جامع و کاملتون

😂😂😂😂

hamsayeh1: agha in bacheye mano ye daghigheh negah midarin, man beram ta sare koocheh, biam? hamsayeh 2: zendast dige?! hamsayeh 1: are hamsayeh 2: pas chera midish be man?!

@@sayenamolaie7480 تحلیل دقیق در مقام‌منتقد : این فیلم پیام به شدت منفی داشت و جای تعجب داشت که با نتیجه گیری شیادانه و شارلاتانیسم نویسنده و کارگردان در سکانس آخر چطور مجوز پخش گرفت؟!! بازی های نقش اول و دوم یعنی معادی و جواهریان در نقش زن و شوهر و طراحی داستان برای این دو به خصوص اون فرافکنی های معادی در فرار از حقیقت کاملا فیلم را مبتذل و بی محتوا و خیلی دست سوم و کودکانه و در یک‌کلمه کلیشه ای کرد و بیننده از فیلمی که از رنگ و بوی واقعیت هرچند تلخ دور بشود بسیار منزجر میشود. نمره این فیلم در به تصویر کشیدن و روبرو شدن با سوژه قصه یعنی مرگ‌نوزاد و ارائه راه حل ها مردود و زیر ۱۰ خواهد بود. انتظار بیننده در مقام منطق و آنچه بطور طبیعی ماها عکس العمل نشان میدیم این بود که در همون سکانسی که برای دفعه اول با پدر بچه روبرو میشوند حقیقت را بیان کنند و با چالش های هر چند دردناک قصه پیش بروند. از جمله سکانس های احمقانه و کودکانه فیلم کوتاه آمدن پدر بچه و اعتراض و سوال نکردن و عکس العمل نشان ندادن به اینکه به چه حقی باید یک غریبه نوزاد را از خانه بیرون ببرد و بدتر از اون اینکه در بازرسی از منزلش باز هم نگفت که نوزادش در خانه معادی هست و دیگر شاهکار یک قصه مبتذل اونجا بود که حاضر بود بازداشت بشود ولی جای نوزادی که نیاز به شیر مادر دارد را لو ندهد و چه پدر غیر واقعی ای!!! داستان فیلمنامه پر از عیب و بسیار تعجب انگیز بود چون جاهایی قابل درک و هضم نبود و خالی از منطق بود. نکته دیگری که بی ارزش بودن این فیلم و احمق بودن فیلمنامه نویس و کارگردانش را نمایان می سازد این هست که بعدها پلیس در پزشکی قانونی پی خواهد برد که ده ساعت از مرگ بچه گذشته و پیرزن هم که تحویل گرفته بی گناه هست بخصوص اینکه در ساعت پایانی نزدیک پرواز هواپیما و نزدیک سر رسیدن پدر و مادر و پرستار نوزاد در واقع اونها بچه را تحویل پیرزن دادند و بالاخره بعد از سه سال از ملبورن برخواهند گشت و به جرم قتل محاکمه خواهند شد و غافل از اینکه امکان اقامت از طریق دانشجویی در استرالیا هم وجود ندارد و با گزارش پلیس اینترپل ایران به استرالیا حتما دیپورت خواهند شد. در بین انتخاب دو راه حل که یکی از اونها و عاقلانه و انسانی اش تماس با پلیس و راه حل فرار اونها فرار را انتخاب کردند و قطعا با دروغهایی که در طول قصه گفتند حتما مجرم با قتل عمد محسوب خواهند شد و این هم یک بد آموزی دیگر این فیلم منفی بود. در آخر اینکه خیلی احمقانه هست که مشخص نشد نوزاد را چکار میخواهند بکنند و قطعا امکان بردن نوزاد نبود و امکان مخفی کردن در ساک بلحاظ چک کردن ایکس ری هم نیست پس قاعدتا باید در بین راه اون را دفن میکردند که کارگردان سعی کرد با گریه های چند باره زن و شوهر در قسمتهایی از فیلم گناه اونها رو تطهیر کنه که اینهم حکایت از تازه کار و ناپخته بودن‌کارگردان دارد.

دقت کردی خودت منظورت رو کش دادی؟!همون قبول نکردن رو گفتی کافی بود،تکرار مکررات اضافی و احتمالی بود

we'll try to add it ASAP