منظور از عبر انسان چیست ایا خامنه ای یک عبر انسان است و بی اخلاق نیست یا اون که در لوسان در کاخهای ملیاردی زندگی میکند این یک عبر انسان است و ادم بدی نیست کسی که حق ملیونها انسان های زحمت کش یا به قول شما انسان ضعیف را پایمال میکند فاقد اخلاق نیست؟
یکدنیا ممنون از این ویدیو های بسیار اموزنده و جذاب تان که بر مبنای مطالب اساسی فلیسوفان بزرگ، با زبانی ساده ، دقیق و منسجم ارائه میدهید. کارتان فوق العاده و بی نظیر است بخصوص در بر انگیختن عشق و علاقه افراد کمتر آشنا با فلسفه و فلسفه خوانی. درصمن چه خوب که تصویر تان را هم با صدای تاثیر گدرارتان همراه کرده اید. مشتاقانه چشم براه برنامه های خوب و جدیدتان هستم.
سلام استاد خسته نباشید واقعا تاثیر گذار بود درس نیچه خیلی خوشم در کل حال کردم خیلی نکته های خیلی ریزی از صبحت های نیچه در زندگی امروزی وجود داره خیلی خیلی ممنونم بابت درس هاتون🙏🏻
با سلام آنچه گفتید صرف نظر از تفسیر صحیح یا غلط اندیشه نیچه ، گفتاری سراسر متناقض و سالادی از کلمات بود که از فردی دچار اسکیزوفرنی نیز میتوان شنید.اگر نیچه طبیعت گراست یا شما اینطور تشخیص داده اید، باید پرسید اگر به اعتبار طبیعت و ساختن الگویی فکری منطبق بر طبیعت به انسان بنگریم وبرای اوحکم صادر کنیم و رفتار انسان و ذهنیت او رابر پایه طبیعت تحلیل کنیم لاجرم یا باید انسان را جزیی از طبیعت بدانیم یا خارج از نظام طبیعی. اگر انسان جزیی از طبیعت است پس مفاهیمی همچون ابر انسان و انسان ضعیف معنایی ندارد و هر دو به شکل طبیعی به دست طبیعت ساخته شده اند همانطور که آهو و شیر در جبر طبیعی عمل میکنند ابر انسان و انسان ضعیف هم جبرا اینگونه هستند و قدرت انتخاب ندارند، اما شما میگویید انسان ضعیف باید بکوشد تا قوی شود تا به ابر انسان تبدیل شود ، در این صورت انسان همچون طبیعت بی اراده نیست .از سویی دیگر میگویید اخلاق زاییده و مخلوق ذهن انسان است و این با نتیجه گیری شما در مورد عدم وجود اخلاق در طبیعت در تضاد است چرا که چون طبیعت بی اراده است پس ذهن هم ندارد که اخلاق را درک کند .شما چیزی را از طبیعت مثال میزنید و آن را به عالم انسان می آورید و نتیجه میگیرید که اخلاق ذهنی است ،آفرین به این مغالطه. اگر بگوییم انسان خارج از طبیعت است که گویا منظور شما همین است و انسان را دارای ذهن خلاق میدانید که اخلاق را خلق کرده ، پس موجودیتی خارج از طبیعت است که میتواند به خلق اخلاق برسد ، حال باید پرسید موجودی خارج از طبیعت که چنین خلاق است چرا باید با مقایسه خود با طبیعت خود را بی اخلاق بنامد. میبینید که گفتار شما اصولا ساختار منطقی ندارد و تنها جملات به ظاهر معنا دار اما در واقع بیمعنی را به خورد بیننده و شنونده میدهید. پیشنهاد میکنم خود را از این دریای افکار و کلمات موهوم و بی ارزش رها کنید که انتهای آن بیمعنی بودن همه چیز و غرق شدن در دریای پوچی و سردرگمی است.
چقدر باهوش وتیز فهم و مودب هستید ماشالله به توان فکر و تواضع و مهارت گفتاری شما عزیز ارزشمند هموطنم💖💖💖💖💖💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💜💜💜💜💜💜💜❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤💯💥💫💯💢💥💫💯💫💥💢💯🤍💯🤍💯🤍
درود دوست گرامی برای نخستین بار چهره شما را دیدم اندازه ای برایم تازگی داشت از گفتارهای شما بسیار می آموزیم امیدوارم همیشه پیروز وبر فراز باشید. باسپاس،پاینده ایران
This is a great production, explaining in plain language works of big philosophers. There are many of us who truly like philosophy but avoid reading philosophers works because of their difficult language These series have made our task very easy. Many thanks and appreciation to producers of these programs.
با سلام آنچه گفتید صرف نظر از تفسیر صحیح یا غلط اندیشه نیچه ، گفتاری سراسر متناقض و سالادی از کلمات بود که از فردی دچار اسکیزوفرنی نیز میتوان شنید.اگر نیچه طبیعت گراست یا شما اینطور تشخیص داده اید، باید پرسید اگر به اعتبار طبیعت و ساختن الگویی فکری منطبق بر طبیعت به انسان بنگریم وبرای اوحکم صادر کنیم و رفتار انسان و ذهنیت او رابر پایه طبیعت تحلیل کنیم لاجرم یا باید انسان را جزیی از طبیعت بدانیم یا خارج از نظام طبیعی. اگر انسان جزیی از طبیعت است پس مفاهیمی همچون ابر انسان و انسان ضعیف معنایی ندارد و هر دو به شکل طبیعی به دست طبیعت ساخته شده اند همانطور که آهو و شیر در جبر طبیعی عمل میکنند ابر انسان و انسان ضعیف هم جبرا اینگونه هستند و قدرت انتخاب ندارند، اما شما میگویید انسان ضعیف باید بکوشد تا قوی شود تا به ابر انسان تبدیل شود ، در این صورت انسان همچون طبیعت بی اراده نیست .از سویی دیگر میگویید اخلاق زاییده و مخلوق ذهن انسان است و این با نتیجه گیری شما در مورد عدم وجود اخلاق در طبیعت در تضاد است چرا که چون طبیعت بی اراده است پس ذهن هم ندارد که اخلاق را درک کند .شما چیزی را از طبیعت مثال میزنید و آن را به عالم انسان می آورید و نتیجه میگیرید که اخلاق ذهنی است ،آفرین به این مغالطه. اگر بگوییم انسان خارج از طبیعت است که گویا منظور شما همین است و انسان را دارای ذهن خلاق میدانید که اخلاق را خلق کرده ، پس موجودیتی خارج از طبیعت است که میتواند به خلق اخلاق برسد ، حال باید پرسید موجودی خارج از طبیعت که چنین خلاق است چرا باید با مقایسه خود با طبیعت خود را بی اخلاق بنامد. میبینید که گفتار شما اصولا ساختار منطقی ندارد و تنها جملات به ظاهر معنا دار اما در واقع بیمعنی را به خورد بیننده و شنونده میدهید. پیشنهاد میکنم خود را از این دریای افکار و کلمات موهوم و بی ارزش رها کنید که انتهای آن بیمعنی بودن همه چیز و غرق شدن در دریای پوچی و سردرگمی است.
با سلام آنچه گفتید صرف نظر از تفسیر صحیح یا غلط اندیشه نیچه ، گفتاری سراسر متناقض و سالادی از کلمات بود که از فردی دچار اسکیزوفرنی نیز میتوان شنید.اگر نیچه طبیعت گراست یا شما اینطور تشخیص داده اید، باید پرسید اگر به اعتبار طبیعت و ساختن الگویی فکری منطبق بر طبیعت به انسان بنگریم وبرای اوحکم صادر کنیم و رفتار انسان و ذهنیت او رابر پایه طبیعت تحلیل کنیم لاجرم یا باید انسان را جزیی از طبیعت بدانیم یا خارج از نظام طبیعی. اگر انسان جزیی از طبیعت است پس مفاهیمی همچون ابر انسان و انسان ضعیف معنایی ندارد و هر دو به شکل طبیعی به دست طبیعت ساخته شده اند همانطور که آهو و شیر در جبر طبیعی عمل میکنند ابر انسان و انسان ضعیف هم جبرا اینگونه هستند و قدرت انتخاب ندارند، اما شما میگویید انسان ضعیف باید بکوشد تا قوی شود تا به ابر انسان تبدیل شود ، در این صورت انسان همچون طبیعت بی اراده نیست .از سویی دیگر میگویید اخلاق زاییده و مخلوق ذهن انسان است و این با نتیجه گیری شما در مورد عدم وجود اخلاق در طبیعت در تضاد است چرا که چون طبیعت بی اراده است پس ذهن هم ندارد که اخلاق را درک کند .شما چیزی را از طبیعت مثال میزنید و آن را به عالم انسان می آورید و نتیجه میگیرید که اخلاق ذهنی است ،آفرین به این مغالطه. اگر بگوییم انسان خارج از طبیعت است که گویا منظور شما همین است و انسان را دارای ذهن خلاق میدانید که اخلاق را خلق کرده ، پس موجودیتی خارج از طبیعت است که میتواند به خلق اخلاق برسد ، حال باید پرسید موجودی خارج از طبیعت که چنین خلاق است چرا باید با مقایسه خود با طبیعت خود را بی اخلاق بنامد. میبینید که گفتار شما اصولا ساختار منطقی ندارد و تنها جملات به ظاهر معنا دار اما در واقع بیمعنی را به خورد بیننده و شنونده میدهید. پیشنهاد میکنم خود را از این دریای افکار و کلمات موهوم و بی ارزش رها کنید که انتهای آن بیمعنی بودن همه چیز و غرق شدن در دریای پوچی و سردرگمی است.
با درود و سپاس فراوان از استاد نازنین و گرامی زبان قاصر است از تشکر و سپاس بی کران زحماتتان، امیدوارم برسد آن روزی که همه دوستان و اعضای کانال به یک رشد و تعالی دسته جمعی در کنار هم برسیم. یک دنیا تشکر
سپاس از زحمات شما عزیزان! واقعا زحمات تان را نمی توان با نوشتن سپاس نمود، خلاصه کتب مهم و قابل احترام را خیلی ساده سازی می فرمایید. صدای زیبای شما این مباحث را نهایت خواستمی می سازد❤❤❤❤❤❤❤❤❤ Love your content and the way you present them. نشکرک لکل ما تبلغنا من العلوم مفیده