یادش بخیر ترکیه بعد ازمیر با قایق رفتم جزیره میتیلینی بعد با کشتی آتن بعد پارک ویکتوریا بعد سالونیک بعد کشور مقدونیه و صربستان و مجارستان اتریش آلمان با پای پیاده چهل و هشت روز تو راه بودم وقتی رسیدم آلمان چهارده کیلو وزن کم کرده بودم به خودم اومدم سه روز بیمارستان دورتموند بستری بودم کسایی که از مملکت خودشون کندن و این تجربه رو داشتن فقط میتونن بفهمند چی داری میگی بعد از سالها هنوز کابوس اون روزها رو میبینم چه کسایی جلو چشمون غرق شدن یا تو راه مردن .... امیدوارم روزی بیاد کسی مجبور به ترک خاک وطنش نشه🖤🖤
نمیدونم همیشه چرا اخرای لایو که میخواید تموم کنید یکدفعه نمیدونم یه پیام میاد یا یکی زنگ میزنه فکر تون میره به اون و کلا رشته کلام از دست تون در میره . اما فکرکنم از اینجا به بعد ماجرا البته اگر راحت بتونید از یونان بیاید بیرون و بدشانسی نیارید دیگه راه اسون میشه و یکی یکی از کشورها عبور میکنید تا هفته دیگه دل ما اب میشه ❤❤❤
سلام فرشاد جان داستان شما انقدر جالبه که من تمام قسمت ها رو چند بار دیدم باورت بشه تمام شهرهایی که ازشون رد شدی تو نقشه آنلاین دیدم وبا تو در خیال خودم همراه شدم و تمام راه رو با نو خودمو تجسم کردم فقط یه انتقاد قسمت های بعدی رو زود به زود بزار من هی میام چک میکنم کی قسمت جدید رو میزاری بخصوص قسمت بیست خیلی دیر گذاشتی معتاد نان خون رقص شدم بقران فدایی داری ابی از شاهرود
سلام وخسته نباشی جناب عاشور وتشکر از زحماتت برای بازگوئی اتفاقات این مسیر اجباری مهاجرت که حتما بدرد کسانی که به هردلیل می خواهند این مسیر را بطور غیرقانونی بروند ودر ذهنشان انرا ساده وراحت فرض کردند خواهد خورد تا با دید وبرنامه ریزی دقیق تر تصمیم بگیرند