زئوس گرامی ، جامعه خرافه پسند و مردم خرافه گرای ما نیازمند اینگونه اطلاعات علمی است ،لطفا همپای نقد فریبکاری های دین گستران ، تولید این دست از ویدئوها را ادامه دهید .
واقعا تو خود خدا هستی . چون سخن‌های شما خیلی بالاتر و کامل تر و خییییلی منطقی تر از کلام خداس . بابت تمام زحمتایی که برای روشن کردم جامعه میکشی ممنونم .
داستان ابراهیم و اسماعیل و قربانی کردن فرزند از نمونه های این اختلال شیمیایی در بدن انسانها بوده و امروزه نیز عده ای مانند ابراهیم شنیده اند که باید فرزند خود را قربانی کنند.
سعید جان، شعر نو، و دیالوگ فیلم ها هم، الگو دارند. همینکه چند بار تکرار می کنی تا حفظ شوی، در واقع بدنبال ساخت الگو، برای اون هستی. همینکه اگه اول جمله را به یاد بیاوری، تا آخر آنرا می توانی بگویی، ناشی از ذخیره ی الگویی آن است. همینکه درس های کتاب رو، سعی میکنی در ذهن خودت، به تصویر بکشی، ناشی از درک الگویی است.
اگه متونی درباره ای اتفاقتی که خارق العادهای که در بیت المقدس میفته توضیح بدی ویا اگه شب نشینی و دیدن جن و ..بعضی چیزها خارج از عقل ماست یعنی با علوم تجربی نمیشه درکشون کرد
خب درست میگی. یعنی درک قطعی و 100% نمی توان داشت. این ساقط کردن علوم نیست. بلکه ساقط کردن صحت قطعی علوم هست. که البته، هرگز علم، ادعای "قطعیت" هم نکرده. بله. شاید درک همه ی مردم، اشتباه باشه. اما ما به درک 99.99% خودمون اعتماد می کنیم و علم رو، با وجود اینکه قطعیت ندارد، پیش می بریم. نتیجه ی آن علم، پیشرفت زندگی بوده و رضایت بخش است. اگر چه قطعی نیست.
زئوس عزیز ، جدیدا تو تلویزیون میگن روح اصن نه در داخل بدنه نه در خارج اون نه دمیده میشه و نه قطع و خارج میشه ، ی آشی هم زدن که بیا و ببین . تو نت گشتم ببینم جای دیگه هم این صحبت های گوهر بار هست دیدم سایت پرسمان عین این مطالب رو نوشته . دقیقا تمام برنامه های دینی و فلسفی صدا و سیما از این سایت گرفته میشه . لطفا این سایت رو مرور کنین .
توهم و خیال متفاوتند.خیال حاصل عمل ذهن و اراده است با اطلاع خود آگاهی. یعنی من اراده میکنم که چیزی را که واقعیت بیرونی نداره تصور و تجسم می کنم مثلا خیال کنم که پادشاه مملکت شدم اما می دونم که حقیقت و واقعیت نداره و آگاهم که ساخته اراده و تصور خودم بوده. اما توهم عبارت از ادراک شئ که وجود خارجی نداره. و شخص مُدرِک آگاهی به غیر واقعی بودن آن ندارد و سوژه را به مثابه وجود خارجی و واقعی می پذیرد. مشاهده جن،فرشته و روح و روح االقدس از نوع توهم هستند.
مسیحیانی که با دعا و مراقبه احساس میکنن روح القدس وارد وجودشون شده و احساس آرامش،شادی و رضایت خاطر و انرژی میکنند در واقع این فرد با تلقینات مثبت به خود باعث آزاد شدن آنزیمهای اندورفین،سروتونین و دوپامین شده و نتیجه همان احساسهای خوشایند است.
ویدئو باحال چون قدیمی میشه کسی توجه نمیکنه همین الان تو فیسبوک با وجود اینکه خودت داری ولی من بزارم یکروزه پنج هزارتا تیک میخوره شکایت نکنی ،،،موفق باشی
زعوس جان در مورد اینکه آیا ما در گذسته وجود داشتیم رو یه ویدیو بسازید خواهش می کنم مغزم درگیرهِ چرا من یه سری چیزا رو حس می کنم قبلا داشتم و یا تجربه کردم
Agar Manzooretoon Tinnitus bashe, bale! dalayele mokhtalefi chon,: strese ziyad, bimaraiye roohi va ravani, bimaraiye goosh va ya narahatiye azolat va mohrehaye gardan ke asab va rag-haye khooniye mote-alegh be goosh va ya rag-haye digar ro ke az nazdik asabe goosh migozarand, tahte feshar ghar mide, ro mishe nam bord!,🙏😉
جناب زئوس سوالی داشتم البته مرتبط با این کلیپ نیست. سوالم در مورد انتخاب طبیعی و تکامل است. این که موجودات که از سلولهای اولیه به وجود آمدند و میل به تولید مثل داشتن تا زنده بمونن. سوال من هم اینه که خود این «میل» از کجا در سلول‌ها شکل گرفته. آیا این میل اتفاقی هست؟
فقط قسمت آخرش که عرفا چیزهای بیشتری رو درک کردن خیلی قابل قبول نیست. همانطور که اون فردی که صدای قیژ ماشین رو واقعا مواظب باش شنیده. دوپامین الگوهای بیشتر از حافظه رو در اختیار مغز میزاره و مغز بیچاره باید همزمان با الگوهای بیشتری سر و کله بزنه. همه این الگوها هم حافظه هستند. یعنی دست کم قبل از مقام عرفان در این حافظه درک جدید یا الگوی جدیدی که فرامادی و فراطبیعی باشه وجود نداره. ولی قاطی پاتی شدن الگوهای زیادی که به یکباره وارد مغز شدن باعث تشکیل یک الگوی غلط و درهم برهم میشه. مثلا الگوی قیژ ماشین رو ربط میده به مواظب باش. که این الگوی مواظب باش در زندگی اش راجع به یک رخداد دیگه ایجاد شده بوده. مثلا الگوی مامانش که در کودکی هی گفته مواظب باش. اینجا یعنی مغز فشل شده! دوپامین زیادی که در اثر مصرف مواد مخدر غلظتش بالا میزنه همین تاثیر رو داره. در تجربه های سنگین مواد مخدر الگوبرداری اشتباه مغز باعث میشه طرف عملی چیزی رو درک کنه که ماهیت ش وجود خارجی نداره. اشتباهی و برخلاف کار نرمال مغز که درست الگوبرداری میکنه. همچین ادراکاتی از همچون الگوسازیهایی توسط مغز ذخیره سازی داره میشه. بنابراین کسی به واقع چیزی بیشتر درک نکرده! و به این خاطر هست که معتادین باید ترک کنند و سایر بیماران که دوپامین زیادی دارند باید معالجه کنند. که به درستی در پایان اشاره کردید.
بر خلاف روشها و تجزیه و تحلیلاتون که علمی و جالب هست اما یه موردو رعایت میکنین.اولین اصل در تحقیق بیطرف بودن محقق نسبت به نتایج تحقیقه شما نتایج تحقیقاتونو به سمتی میبرین که خودتون میخاید.و این آکادمیک و کلاسیک بودن تحقیقاتتونو میبره زیر سوال.لطفن در روشتون تجدید نظر کنید
کیوان جان، درسته. اما تو از تعداد کل سلولهای بدن گفتی. ولی من فقط از تعداد "نرونهای" بدن گفتم از نرونهای عصبی، که در نخاع و سیستم عصبی، در دست و پا و بقیه ی بدن وجود داره. یک سوم "نرونها"، در مغز هستن
