آفرین زئوس. چه تعبیر زیبایی کردی: "اینها به جای اینکه مثل فلاسفه‌ی دین، دین رو مطابق عقل کنند، سعی کردند عقل رو مطابق با دین کنند" دقیقاً کار نواندیشهای دینی همینه 👌
با درود... بسیار خوشحالم از اینکه هموطنی چون شما دارم که با آگاهی رسانیهای مداوم خود باعث روشنگری در جامعه میشود؛ زنده و برقرار باشی زئوس جان👏👏🙏🙏👍👍💙🥀❤️💜🧡
درود زئوس خسته نباشی خدا برای هرکس میتونه یه وجهی داشته باشه یا یه شکل و خاصیت متفاوتی داشته باشه یا برای بعضی اصلاً وجود نداشته باشه مهم اینه که انسان باشیم با وجدان و باشرف، بدرد بخور دیگران و جامعه. دوست دارتم 🤗🤗❤❤
درود و سپاس فراوان زئوس جان، من همیشه بین بیخدایانی که در فضای مجازی برنامه دارن شما رو معرفی میکنم، اگه قرارباشه خدایی رابپرستم، شماین نه خدای پوچ و به درد نخور بقیه،هميشه با منطق، مطمئن باش طرفدارانت همه از خوبانن
عالی .تمام کلیپاتو مخصوصا در مورد دین و خدا ست چندین بار دیدم..موجب روشنگری و سر عقل امدن من بود.و خرافاتو دور ریختم..حتی خدا.خدا خیالی خفته در خرافاته
چقدر بدبختیم که اپوزیسیون نداریم، دستاویز پسر خل شاه شدیم من پدربزرگ مادربزرگ ،کلا خونوادتن ، شاع دوست بودیم ولی همه فامیل یادمه میگفتن ، این پسر شاه ، یه تختش کمه، انگار ویدیو هایی هم بوده که اینا اینطور اعتقاد پیدا کردن ، متاسفانه انگار همش Lost media شده
سپاس از زئوس خدای خدایان ... فلسفه و دین هر دو پشت پایی به اسطوره اند و فلسفه ی یونان بسیار گفتمان هایی از داستان های اسطوره ای داره ،( که در کتاب افلاطون آشکارا اومده ) این درسته که ما در تعریف فلسفه و دین و...را جدا کنیم و همانطور یزدان شناسی شان را ...اما این مرزکشی ، تاریخ را ابهام می دهد ... درست که خدای سهرودی و ارسطو.....ربطی به خدای دین های ابراهیمی نداره اما یزدان شناسی فلسفه و دین هم ، آنچنان که از اسطوره جدا باشد نیست ، ینی هم فلسفه( مخصوصا یونانی ) هم دین بیشتر مفهوم هایشان را نسبت به زبان ،هستی و....از اسطوره وام‌دارند و فلسفه هم در تبیین خود گاهی بسیار اسطوره ای و دین زده است و گاهی حتا شیوه ی تبیین اش را ( تفسیر و...) از دین و اسطوره وام گرفته ... خلاصه نقد من اینست نباید دین را تعمیم بدهیم ،ینی خدایان نزد یونانیان هم بیشتر غیر ارسطویی است و انسانی تر و تجسمی از از دین در نگر یزدان شناسی ایرانیه ینی دین و خدای فیسوفان هم در یونان همه گیر نمیشه ((خدایی که به کار ما نپردازه پرستیده نمیشه !!)) و می توان از نگر روان شناختی جدا از تببین شناختی به این بحث پرداخت که کدام یک برترند ( که به نظرم یزدان شناسی اسطوره ای ست ) ... و دیگر آنکه نباید هم پوشانی های فلسفه و دین را نادیده گرفت چه در شیوه چه در موضوع ، زیرا اینگونه نمی توان ردپای اسطوره را در دین و فلسفه پی گرفت و همسانی های این دو را دید در پایان هم سپاس از روشن گریتان و خیلی از شما آموختم ❤
