تموم حرفای این دلقک توسل به مغالطه پهلوان پنبه هست. یه دروغی از خودش میسازه و نسبت میده به اسلام و بعد اونو نقد میکنه. این آیه هرگز نگفته که همه مردان بر همه زنان برتری دارند. اگه اینطوره پس یعنی فرعون هم بر آسیه برتری داشته ؟ ابوجهل بر سمیه برتری داشته ؟ معلومه که نه. "قوام " به چوبی میگن که کنار نهال میذارن تا نهال خوب رشد کنه. یعنی مردان پشتیبان و کمک زنان هستند. این به معنای اطاعت محض نیست. اگه زنان موظف به اطاعت محض از مردان بودند که دیگه قرآن برا زنها حق طلاق و جدایی از همسر قائل نمیشد.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
سالهای زیادی کلیپهای شما رو نگاه کردم. اون اوایل جدی نمیگرفتم. شاید بخاطر شخصیت کارتونی و لحن شما.. احساسم این بود که یجورایی دارید مسخره میکنید. کم کم دیدم بسیار منطقی و همراه دانش دارید نقد میکنید. کم کم اینجوری شد که از میزان دانش شما در شاخه های مختلف شگفت زده شدم. بعد که دقت کردم دیدم شما اینقدر مطالب رو بصورت دقیق و علمی و با کلمات و مثالهای همه فهم بیان میکنید. هیچ تپقی نمیزنید. خیلی شگفت انگیز و فوق العاده هست. اینهمه برنامه و کلیپ. بدون اشتباه. بدون سوتی.. چه از نظر بیان و چه از نظر محتوا.. دلم میخواست واقعا بدونید چقدر برای ما ایرانی ها عزیز و محترم و با ارزش هستید.. چقدر محبوب قلبهای ایرانی ها هستید. و جالب اینه که شما حتی یک کار کوچیک برای محبوبیت خودتون نکردین. هیچ گروه و تیمی هم ندارید که براتون تبلیغ کنن و اصطلاحا رای جمع کنن. ایکاش کلماتی پیدا میکردم که با اونا بتونم نشون بدم چقدر قدردان شما هستیم و چقدر دوستتون داریم.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
ببخشید خانمهای در دنیا هستند از نظر هوش و علم و دانش صد مرتبه بر مردان برتری دارند قابل انکار هم نیستند در دنیای فعلی می بینیم یا میشنویم ذهن کور کور هست کارش هم نمیشه کرد.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
درود بر زئوس میشه برنامه ی درمورد حقوق شهروندان غربی و امکاناتی که دولت به آنها می‌دهد رابسازید وبا مردم ایران مقایسه کنید فکر کنم برای آگاهی مردم خیلی ضروریه واینکه خارج نشینان واپوزسیونها هم چون فکر میکنن در آینده به ضررشون این کار نمیکنن مثل خبرنگاران فارسی زبان لندن نشین از خدمات شهرداری لندن مستندی بسازن
تموم حرفای این دلقک توسل به مغالطه پهلوان پنبه هست. یه دروغی از خودش میسازه و نسبت میده به اسلام و بعد اونو نقد میکنه. این آیه هرگز نگفته که همه مردان بر همه زنان برتری دارند. اگه اینطوره پس یعنی فرعون هم بر آسیه برتری داشته ؟ ابوجهل بر سمیه برتری داشته ؟ معلومه که نه. "قوام " به چوبی میگن که کنار نهال میذارن تا نهال خوب رشد کنه. یعنی مردان پشتیبان و کمک زنان هستند. این به معنای اطاعت محض نیست. اگه زنان موظف به اطاعت محض از مردان بودند که دیگه قرآن برا زنها حق طلاق و جدایی از همسر قائل نمیشد.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
بعضهم به بعضی از مردان برنمیگرده هم به ضمیر مذکر برمیگرده ضمیر مذکر هم برای مذکره، هم برای جمع مذکر و مونث منظورش برتری بعضی از انسانها به بعضی از انسانهاست و مرادش تمام مردان بر تمام زنانه
چرا و چرا خدای تو مثل آدم این را ادا نکرده است؟؟؟ گو اینکه اگر این مطلب را بدون ابهام هم بیان میکرد باز هم غلط بود، ولی با همین بازی ضمیر و عربی ، چرا خدای تو نتوانسته متنی درخور و شایسته و بدون ابهام ارسال کند که در پهنه 1400 سال باعث درگیریهای لفظی نشود.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
@@fatemehasanzadeh7091 میخواستم جوابی برایت بنویسم حاج خانم فاطمه ، ولی دیدم مغزت تلیت تر و داغون تر از آن است که آن را درک کنی . واقعا زنی که از اسلام دفاع میکند مانند برده ای است که از برده داری دفاع میکند و یا آهویی است که از کفتار یعنی شکارچی خود دفاع میکند. وجود زنانی مانند تو ننگ جامعه ایرانی است
@@fatemehasanzadeh7091 بعله البته ما هم همینو میگیم میگیم خدا اگر میخواست برده داری رو ممنوع کنه، از بنده‌هاش ترسی نداشت. هیچ ابا و سانسوری در بیان حق نداشت. بنابراین امریکا که برده داری رو بدون سانسور ممنوع کرده بالاتر از خدای ماست
@@fatemehasanzadeh7091 هیچگونه تعهدی بین افراد، شکستنش موجب کتک زدن نمیشه از خودت در نیار کجا دیدی آدما با هم قراردادی ببندند که بگن اگر قرارداد رو شکستی گردنتو میشکنم مثلا در عقد ازدواج هم چنین شرطی نمیکنن اینها مزخرفه
درود..خسته نباشید زئوس جان.. خیلی از بانوان نه تنها از نظر عقلی بلکه از نظر بدنی هم قوی ترند.. این که مردان قوی تر هستند یا عاقل تر هستند رو نمیشه بصورت همگانی درنظر گرفت..ممنون
اتفاقا مرد از زن هم قوی تره هم عاقل تر، این رو آمار میگه، درسته بعضی از زنها قوی تر و عاقل تر از بعضی از مردا هستن ولی به طور کلی و اگه با ارقام و ریاضی حساب کنیم، مردان قوی تر و عاقل تر هستن. با این قسمتش کاملا موافقم. البته زنان میتونن قوی تر و عاقل تر از مردان باشن، ولی در حال حاضر این قضیه صدق نمیکنه. شاید در چند سال آینده برابری پیش بیاد ولی فعلا این طور نیست میتونیم به عنوان مثال تعداد برندگان جایزه نوبل رو ببینیم یا تعداد فیلسوف ها رو ببینیم.
@@smm1193 برادر من تعصب کجا بود، خب این یه واقعیت واضحه، ما نمیگیم توانایی اینو ندارن که عاقل تر از مرد ها باشن، ما میگیم به واسطه این همه سال سلطه مرد ها و دخالت نکردن زن ها و گوشه گیر بودنشون، فعلا از نظر عقلی و بدنی با مرد ها برابر نیستن به طور کلی، حالا نوبل سیاسی باشه یا نباشه رو نمیشه گفت ولی خودت همین الان نگاه کنی توی اکثر کشور ها هنوز مرد ها حرف اول رو میزنن و زن ها گوشه گیرن، مخصوصا کشور هایی مثل هند که جمعیت زیادی هم دارن.
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
هموطن گرامی ، شما که به زبان انگلیسی تسلت دارید خواهشمندم به انگلیسی از زئوس بخواهید زیر نویس عربی و انگلیسی هم بگذاره ، حداقل بابتش فکر کنه . سپاسگزارم. بدرود.
اول از همه می خوام از شما خیلی تشکر کنم که با این شبه های به ظاهر عقلانی که به دین وارد میکنید باعث می شوید تا من دینم رو بهتر بشناسم چون باعث میشه که برم برای آنکه صحت حرف شما بهم ثابت بشه تحقیق کنه و نتیجه این تحقیقات باعث می شود که به خودم افتخار کنم که یک شیعه هستم واگر بخوام با یک کلمه این شبه شما رو رد کنم باید بگم که قوامون به معنای برتری نیست بلکه به معنای سرپرست و نگهداری است و شما همیشه این طور است که اول یک استدلال غلط میاری و طبق اون نتیجه میگیری ممنون از شما❤❤❤
آقا اون صدای پرنده‌ها که توی بک‌گراند میاد قشنگ این حس رو میده که شما واقعاً زئوس هستی و تو یه جور بهشت خدایان داری صدا ضبط می‌کنی. صدای پرنده‌ها خیلی باحاله.
تموم حرفای این دلقک توسل به مغالطه پهلوان پنبه هست. یه دروغی از خودش میسازه و نسبت میده به اسلام و بعد اونو نقد میکنه. این آیه هرگز نگفته که همه مردان بر همه زنان برتری دارند. اگه اینطوره پس یعنی فرعون هم بر آسیه برتری داشته ؟ ابوجهل بر سمیه برتری داشته ؟ معلومه که نه. "قوام " به چوبی میگن که کنار نهال میذارن تا نهال خوب رشد کنه. یعنی مردان پشتیبان و کمک زنان هستند. این به معنای اطاعت محض نیست. اگه زنان موظف به اطاعت محض از مردان بودند که دیگه قرآن برا زنها حق طلاق و جدایی از همسر قائل نمیشد.
من خیلی وقته کافر شدم ب خدایی ک من رو نصف یک انسان خلق کرد و هر مرد نزدیک ب من پدر برادر حتی برادر کوچیکتر، شوهر،رو بر من مسلط کرد فقط ب این خاطر ک من،مونث متولد شدم
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
بسیار عالی. در تکمیل توضیح شما بگم. کلا تکامل انسان به شکلی بوده که همیشه نرها وظیفه حفاظت از خانواده و تامین خانواده رو داشته، زنان نیز علاوه بر زاد و ولد در مواردی همراه مردها شکار میکردن ولی بیشتر به تربیت فرزندان جهت ادامه دار بودن نسل تمرکز داشتن. حالا قوی بودن مرد یک مزیت برای زندگی و مدیریت کردن فرزند از مزیت زنان جهت ادامه نسل بوده. اما امروزه دیگر جنگ و شکار به سبک قدیم نیست و این مزیت مردان از بین رفته و هر دو در نان آوری و خانه داری یکسان شدن. بصورت کلی گفتم
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
درود بر زئوس خدایه خدایان خواهشن برنامه های بیشتری از ایرادات قران و محمد و اصحابش و امامان شیعه بسازید مخصوصا که بعضی فکر میکنند امامان اصلا انسان نیستند و به گونه ای فرا بشری هستند یعنی همان خدایان قدیم فقط اسمش عوض شده
استاد گرامی، بنظر شما موقع آن نرسیده که زیرنویس عربی حتی انگلیسی رو به زحمات خود اضافه کنید. حتی بنظر من از اولین کلیپ ها . میدانم بسیار رنج و زحمت و وقت طلب میکنه اما ........... سپاسگزارم
قوامون یعنی تکیه گاه، مردان تکیه گاه زنان هستند به آنچه خدا بر بعضی ها نسبت به دیگری ها لطف اضافی کرده، به زنان لطف کرده که تامین مخارج امورات زندگی آنها را به مردانشان چه پدران و چه شوهرانشان القا کرده است. قشنگ در ادامه می گوید این لطف و فضل خدا به بعضی ها از جهت مالیست که مردان به زنان انفاق می کنند. البته این یک اصل کلی نیست ولی در کلیت سیستم خانواده ها در جهان، این سخن برقرار است. این آیه از لطف خدا در حق زنان صحبت می کند که تامین مخارجشان را بر عهده مردان گذاشته شده، پس در ادامه رو به زنان صالحی که فرمانبردار خدایند ( قانتات در قرآن فقط برای خدا بکار رفته نه فرمانبردی از بنده ها) و حفظ کننده در غیب به آنچه خدا برایشان حفظ کرده است می باشند. زنان صالح قدر دان این محبت هستن و در نهان نیز پایبند و وفادار به همسر و حفظ کننده اموال و اسرار شوهر و حفظ کننده کانون گرم خانواده و تربیت فرزندانشان می باشند. در ادامه می گوید اگر می ترسید و شک دارید که زنانتان در خفا، به این اصول خیانت کنند، آنها را پند دهید، کسی که اهل خیانت نیست در مقابل پند، واکنش مثبتی نشان می دهد ولی اگر واکنش مثبتی ندهد و نیت خود را رو کند خداوند می گوید در رختخواب و ابراز محبت به او دوری کنید تا بدین گونه سر عقل آمده و تسلیم شود، که اگر با این شرایط هم باز به خیانت خود ادامه داد او را بزنید، نگفته او را طلاق بدهید، چون خداوند به فکر دادن چاره بهتر است. هر کسی که کار خلافی کند او را به زندان می اندازند و مجازاتی درخورش می کنند، کتک زدن هم نوعی مجازات است برای اصلاح، آدم های روشنفکر با پند سر عقل می ایند ولی آدم های سطحی، با روش سطحی مثل مجازاتشان سر عقل می آیند. خداوند گفته اگر تسلیم شدند دیگر بر مجازتشان ادامه ندهید و از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد. بعد در آیه بعد می فرماید: داوری از هر دو طرف زن و شوهر را بگیرید و سعی کنید مشکلشان را حل کنید و اگر نشد طلاق بگیرند. در آیه ۱۳ نسا خداوند قبلا فرموده است که اگر زن اکراه داشته باشد بر مرد حرام است پس زن اگر قصد طلاق داشته باشد می تواند در همان مرحله پند و دوری از بستر، طلاق خود را بخواهد و کار به کتک زدن نکشد، نه اگر او نه قصد طلاق و نه قصد اصلاح داشته باشد تنها راه چاره کتک زدن اوست، مرد هم نباید در زدن او از حد تجاوز کند زیرا وقتی که او سر عقل نمی آید خداوند پیشنهاد طلاق داده است. اگر مرد در زدن زن از حد بگذرد و آیه ی خدا را بهانه بگیرد خداوند می گوید من شما را به آنچه در دلهایتان دارید مواخذه می کنم و شما می دانید که وقتی می توانید او را طلاق دهید حق زدن بیش از حد او را ندارید. این آیه یک مثال از هر گونه تعهدیست که می تواند بین آدم ها باشد، اگر طرفین به مفاد تعهدی که ما دارند پایبند نباشند، چاره کار در مرحله ی آخر، مجازات شخص خاطی است. در قرآن هیچگاه نگفته مرد خاطی را نمی توان کتک زد. خداوند همیشه می گوید ما در قرآن از مثلی آورده ایم. شما مثل را بگیر و آن را در هر شرایط یکسان تعمیم بده. بله به مرد خاطی و خیانتکار در ازدواج هم می شود کتک زد، چه خود زن و چه برادرانش به جانشینی از خواهرشان. خداوند می گوید در صورت رعایت حدود، این تنبیه بر تنبیه کنندگان گناه نیست و لزومی به عذاب وجدان ندارد. اگر بگویید که این آیه هر چند که سخن حقی که در ظاهر پیچیده است را می گوید ولی غلط انداز و بدآموزی را دارد، می گویم خداوند برای گفتن سخن حق هیچ ابا و سانسوری ندارد و بخاطر بهانه های یک عده آدم مریض که با هر بهانه ای به زنانشان ظلم می کنند، کتاب حق خود را سانسور نمی کند.
