قلت إنني لا شيء بدونك می گفتی بی تو هیچم إبقى معي دائما با من بمون همیشه لا تكن ، سأموت نباشی من می میرم لا يمكن أن تكون الزهرة بدون زهرة گل بی گلدون نمی شه أي خطأ ارتكبت چه اشتباهی کردم صدقت كلامك حرفاتو باور کردم أي خطأ ارتكبت چه اشتباهی کردم صدقت كلامك حرفاتو باور کردم يوم خريف بارد یه روز سرد پاییز لقد كسرت ذهبك گلدونتو شکستی مثل عروس الزهور مثل عروس گل ها جلست في الدفيئة تو گلخونه نشستی الربيع يأتي مرة أخرى بهار میاد دوباره سوف يجلبونك مرة أخرى بازم تو رو میارن مثل زهرة الزينة مثل گل زینتی إنهم يعملون في الدفيئة تو گلخونه می کارن سأعود إلى Goldont بازم به گلدونت می گی إبقى معي دائما با من بمون همیشه أنت تقول إنني سأموت بدونك می گی که بی تو می میرم لا يمكن أن تكون الزهرة بدون زهرة گل بی گلدون نمی شه ما الخطأ الذي يفعله؟ چه اشتباهی می کنه هو يصدق ما تقوله حرفاتو باور می کنه ما الخطأ الذي يفعله؟ چه اشتباهی می کنه هو يصدق ما تقوله حرفاتو باور می کنه قلت إنني لا شيء بدونك می گفتی بی تو هیچم إبقى معي دائما با من بمون همیشه لا تكن ، سأموت نباشی من می میرم