برای ارسال پیام و یا داده‌های دلخواه خود به ضمیر ناخودآگاه می‌توانید از اپلیکیشن تغییر ضمیر ناخودآگاه استفاده کنید اپلیکیشن را روی گوشی و یا کامپیوتر خود نصب کنید و داده‌ها و پیام‌های دلخواه خود را در اختیاران قرار دهید تا اپلیکیشن پیام‌های شمارا به‌صورت پنهان و با فلاش زدن سریع آن داده‌ها روی صفحه‌نمایش و با تکرار و استمرار و پیوستگی آن‌ها را به ناخودآگاه شما ارسال کند اپلیکیشن تغییر ضمیر ناخودآگاه هم پیام‌های متنی و هم پیام‌های تصویری را پشتیبانی میکند همچنین می‌توانید سابلیمینال شخصی خود را بسازید
خدا عمر طولانی و سلامتی عطا بفرماید به گنجینه و سبب خیری که تز الطاف بینظیر باری تعالی ست . آرزوی قلبیم مدتی در کنار ایشون زندگی کردن راه و روش زیست انسان وار دراین عصر وزمانی که فرسنگها از فرهنگهای انسانی یا ساده ترش واقعا انسانیت کالای نایابی شده فرصتی پروردگار کَرَم کنند که از درخشش این جواهر آسمان پر لعل و گوهر ایرانیت و بشریت بیشتر وددر حد بهرمند بشیم .برای تک تک شاگردان این استاد و معلم بزرگوارم آرزو دارن درمجاورترو معیت ایشان بودن رو.. همینقدر بس که عرض کنم، عالم و با عمل به علم برخلاف امثال بنده. خواهشی از دوستان و هم دوره ایهای عزیز جبران لطف میکنم حتما اگر راهی برای تهیه کتبی که جناب سروش استفاده میکنند هم مثنوی معنویت، دیوان شمس و کتب مناجات به پارسی بسیار سپاسگذار خو اهم بود و حتما بابت هزینه جبران میشه خدمتتون. برای دکتر سروش بزرگوار و این چنل درجه یک و مخاطبان و شاگردانِ در طلب آروزی کامروایی و رسیدن به کیمیای سعادت که غیراز رحمت الهی نیست ،خواستارم از درگاه پروردگار بینهایت♾🙏🌹
سلام فکر کنم آقای دکتر هیچ نان نمی خورند از باد هوا زنده هست چرا بلند وجان دار و قوی صحبت نمیکند واقعا انسان از ضعف و ناتوانی صحبت کردن آقای دکتر رنج میبرد چرا تون صدای ایشان اینقدر ضعیف هست
آیا امکانش هست که کیفیت صدا رو بهتر کنید؟ روی میز چندین دستگاه ضبط و میکروفن هست، ولی صدای خروجی بسیار ضعیف و در جاهایی آزار دهنده می شود. قصد شکایت هم ندارم، فقط روایت است :)
همین آقا و امثال ایشون با ایده پردازی هاشون باعث شدن حال و روز ما الان تو کشور این باشه..حالا چون رفته آمریکا و از مولانا دم میزنه شده آدم خوبه...عجبا به شما
ایشون و امثال دیگر دکترهای مذهبی سوار خررشدن و نمیخاهن پیاده شوند. در فردای ایران ازاد همه ای این روشنفکران را شکار خاهیم کرد و به محاکمه خاهیم کشاند. مثل اسراعیلی ها که تمام نازیها را شکار کردنه. همه ای اینها خاعن های قسم خورده ایران هستند که توسط سازمان سیا تغزیه میشوند.
عارفان پر اشک ترین انسانهای عالم هستند اما این اشکها در خفا و جز اسرار است عارفان دو صورت دارند مثل سکه در صورتی دریای اشک و در صورتی دریای شادی اشک اگر نباشد ان دریا ی دیگر به مرور زمان کدر می شود ======================================= گه گاهی عارف در حیرت درونی دچار تعارضات می شود در نتیجه شطحیات در زبان او جاری می شود نوشتن انها کاری که می کند خروج این انرزی درونی و رهایی دل است از فشار حیرت و فشار تضادهای درونی ناشی از ان است به احتمال زیاد انچه مولانا در اتش می ریخته همان شطحیاتی است که دچارش بوده ========================================== ارتباط دل عارفان با مبدا دل ابتدایی ناشی از رنج تیغ قضا است یعنی برق نزول بلا یی باعث به کار افتادن کارخانه دل می شود که این شروع کار بعد مدتی دچار کندی می شود لذا بعد مدتی تیغ دیگر لازم است ============================================= استاد در یکی از سخنانش می فرمایند حافظ فکر نمی کرد همینطور شعر می جوشید و می اید بعد حال می فرمایید نه پیوسته اصلاح می کرد از کجا معلوم مولانا به کمک شاگردانش انرا پیوسته اصلاح نمی کرد هرچند اگر این عزیزان چنین می کردند عیب نیست بلکه حسن است چراکه خداوند با ان عظمت در خلقت خصلت تکامل قرار داده است
this son of a bitch was a follower of khomeini and he closed the universities for one three years and how does he fucking dare to come and talk about Masnavi!! really funny and people who adore him are either stupid or have forgotten his dirty, disgusting past history
با عرض سلام و ارادت حضور شنوندگان محترم استاد بزرگوار؛ توضیحاتی را در باب دقایق پس از ۴۰ این ویدئو لازم میبینم که تلاش میکنم در این نوشته به عرض برسانم. یادش به خیر , سالها پیش در کلاسهای حافظ شناسی استاد که در منزل جلایی پور ها در تهران برگزار میشد, استاد سروش گاهی از میان تفسیر اشعار حافظ گریز میزد به انتقاد از سیاست حاکم بر مملکت! آن روزها البته این کار بسیار واجب مینمود... اخیرا اما به نظر می آید استاد گاهی در صحبتهایشان گریزی میزنند به یهودیت , که نمیدانم چرا واجب است؛ چون معمولا نه به بحث مربوط است و نه استاد - علیرغم علم جهانشمولشان - حق مطلب را به درستی ادا میکنند. زمانی , یکی از لاریجانیها در سلسله بحثهای قبض و بسط تئوریک شریعت , خطاب به استاد نوشت (نقل به مضمون ): تکان خوردن دم ماهی در ته یک اقیانوس چه دخلی دارد به وجوب نماز ؟! من سؤال ایشان را نمیپرسم , ولی همین قدر بگویم که شرح مثنوی را شرح مثنوی نگاه داشتن , هم انتظار سامعان را , هم احتمالا خالق مثنوی را بیشتر بر می آورد. به هر حال , توضیحی کوتاه بر چند مورد : اولا "خسوف الهی مارتین بوبر " هیچ گاه به معنای غیبت الهی نبوده . این مفهوم, اگر اصلا روا باشد که در یک جمله گنجاندش , به معنای رو پوشاندن الهی از بندگان گناهکارش بوده , تا درس عبرت بگیرند و به سوی او بازگردند . ثانیا نظریه هانس یونانس این نیست که مخزن انرژی الهی به پایان آمده ! یهودیت را هم کنار بگذاریم ؛ انتسباتی از این دست به متفکری چون یونانس به دور از انصاف است . ایشان میگویند شاید تجربه ای چون هولوکاست اینگونه بطلبد که پارادایم کنترل الهی بر هر نکته و ذره ای در عالم را بازنگری نمود . بحثی که به حکایت قدیمی جبر و اختیار بر میگردد: شاید حوضه اختیار آدمیان حتی بیش از آن باشد که دینداران تصور میکنند , و خدایی که در مقام خلق بنده ای "به شکل خود " آفریده , شاید آنقدر که دینداران میخواهند به دخالتش در عالم ادامه نداده ... هیچ یک از این دو نظریه البته بیانگر رسمی تفکر یهود هم نیستند , و مورد استقبال یا انتقاد بسیاری از متفکرین - از هر دین و نحله ای - قرار گرفته اند ... و البته تعداد نظریه های بیان شده در عالم یهود در این باب هم محدود به عدد "دو " نبوده ! هر روز حرفی نو است و برداشتی نو تر . دیگر اینکه , همانگونه که بارها - در طول قرون - گفته شده , استراحت الهی در روز هفتم ترجمه ای ست ناصحیح از واژه عبری "واییشبوت " که در واقع به معنای دست کشیدن از عملی ست . در ضمن در هیچ جای تورات نیامده که خداوند نزد نوح اظهار ندامت کرد ! مضامینی این چنین مورد بحثهای فلسفی عمیق بوده, که برداشتنشان از قالب کلی بحث و نتیجه گیری بر اساس آن نه در شأن استاد مینماید و نه در خور این جلسات ارزشمند . پایین رفتن به درون بحثهای بین دینی , از آن عقاب بلند پرواز و وسعت بینی که زمانی "صرات های مستقیم " را آفرید و مایه فخر صلح اندیشان دنیا شد به دور مینماید . در پایان, خاطره ای دیگر . سالها پیش وقتی آقای خامنه ای به نوشته وزین دکتر با عنوان حریت و روحانیت پاسخی داد , استاد در مقاله بعدی (سقف معیشت بر ستون شریعت ) باز شدن باب دیالوگ را گرامی داشت و نوشت : باز باش ای باب بر جویای باب تا رسند از تو قشور اندر لباب امید دارم که همگی مان , خوانندگان محترم این سطور و شنوندگان استاد , به شیوه نیکوی ایشان , همواره باب دیالوگ را باز نگاه داریم.
با سلام و احترام و تشکر از بودنتان استاد ..لازم میدانم عرض کنم که در تحول درونی و انقلاب فکری چند ماه قبل بنده بعد از لطف و اراده خنداوند متعال شما یکی از سه مرجع و متفکری بودید که نقش داشتید و این بسیار بسیار مهم و قابل توجه است که کسانی مثل شما عامل تغییر انسانها و گرویدن به اسلام میشوید .. طی سه ماه هر روز حداقل یک سخنرانی یک ساعته شما را گوش دادم .. اما نکته ایی که باعث ملال بنده است و بر من بر سر ارادت واجب شد که متذکر بشوم این تعصب و نشان دادن تعصب .و این بیان نه چندان دور از انصاف در جانبداری از تشیع است که جالب اینکه اول دلایلی در حقانیت دیدگاه تسنن در موضوع خاص نشان میدهید ولی هم زمان حقیقت رابا تعصب و میپوشانید و دیدگاه مخالف را برجسته کرده و بسیار غیر اصولی صحه بر نگرش دیگر میگدارید . باور بفرماید قصد و نظری ندارم و فی النفسه علاقه ای به بحث شیعه و سنی ندارم ولی میبینم این گونه رفتار اعتبار علمی و فقهی و انسانی و شخصیتی شمارا لطمه میزند ..که امیدوارم تلاش کنید که رفع گردد چند مثل کوچک .در همین سخن رانی شما صحه براین میگدارید و به راحتی اشاره میکنید که عالمی شیعی دست در انبان کتب امام غزالی برده و به ذعم خودش کتاب را شیعه میکند و البته خیال شنونده را راحت میکنید که ۷۰ درصد کتاب دست نخورده است و ...و غمتان هم نیست که این اصولا کاری ناپسند است و اصلا چه دلیلی برای بیان این کار ناسواب هست و ککتان هم نگزد .. همیشه موالانا را به جهت احترام مضاعف به حضرت علی شیعه نشان میدهید یا مشکوک به شیعی میدانید که البته خود میدانید این احترام به علی و فاطمه و...در میان اهل تسنن همیشه و همیشه بوده و این دال بر شیعی بودن نیست که اگر احترام نباشد پس تم سنی بودنشان بیشتر است . نمیدان در پس دریایی از مباحث بسیار ارزشمند شما این نکات غیر صروری و نفاق افکن و ناصادق چیست که میاورید
وقتی به دشمنان دکتر سروش نگاه میکنم و عمق کینه آنان را نسبت به ایشان میبینم و از طرفی ، اعمال و گفتار این جماعت را میسنجم ، باورم به صداقت و راستی و درستی ایشان افزون میگردد. البته بدرستی و در دوران طغیان خشک مغزهای پیرو امثال ابو موسی اشعری البته با مذهب شیعه جای خون خوردن است برای لعل حقیقی ، که خزف میشکند بازارش
سلام استاد از سرنوشت استاد علامی اطلاعی دارید ابشانبه مصررفته بود اولین روشنفکر دوران مشروطه بود کتاب جلد دوم قران ومدرنیه به صورت خطی. و عربی نوشته بود ایکاش خبری ازتو پیدا میشد الهی موفق و سالم باشید
الحق و الانصاف وجود ذیقیمت و شریف حضرتعالی غنیمتی ست گرانسنگ و گرانبها برای تشنگان معرفت تا از این چشمه فیّاض و جوشان تجرّع نموده و سیراب شوند و خوشه چین خرمن دانش و آگاهی باشند .
