Тёмный

القائات و تصرفات جن و شیطان - آیت الله محمدرضا نکونام 

حضرت آیت الله محمدرضا نکونام
Просмотров 3,5 тыс.
50% 1

رابطهٔ گناه با شیطان تنگاتنگ است و با آن‌که از دو سنخ هستند، وحدت کاملی با یک‌دیگر دارند. گناه از سنخ معنا و شیطان از سنخ ذات است. گناه بی‌پا راه می‌رود و شیطان برای گناه، پا می‌شود. حزب شیطان غیر از شیطان است. این حزب نوعی از انسان می‌باشد.
جن و شیطان و ابلیس، هر سه با هم قابل اجتماع، انقطاع و انفکاک می‌باشند. تمامی نوع جن در گروه شیاطین نمی‌باشند و شیاطین تنها بعضی از گروه‌های طایفه جن می‌باشند.
نفوذ و دم شیطانی و تأثیر معکوس او، کم‌تر از دم مسیح نیست. هرگاه شیطان نفیری به جان زنده‌ای بزند، مرگ وی را بدون سر و صدا فراهم می‌کند.
شیطان باز هم کافر است و کفر می‌ورزد؛ زیرا هیچ یک از صفات پروردگار را آن‌طور که باید بشناسد، نمی‌شناسد و در برابر حق تعالی می‌ایستد: «إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَی وَاسْتَکبَرَ وَکانَ مِنَ الْکافِرِینَ»؛ نافرمانی کرد و تکبر ورزید و از کافران بود.
کفر، شرک، گناه، دشمنی و شیاطین از مزدوران ابلیس می‌باشد. نفس آدمی به فرماندهی از جانب ابلیس، تمامی این معانی را در خود بازیابی و محقق می‌کند.
بزرگ‌ترین حامی و عامل برای شیطان، نفس آدمی است. نفس با آن‌که به دست ما اداره می‌شود، فرمان از شیطان می‌برد و با آن‌که نان ما را می‌خورد، مطیع شیطان است و هر کجا که بتواند، آدمی را گرفتار شیطان می‌کند. گویی نفس نمک ما را می‌خورد و نمکدان می‌شکند.
نوع جن و همین‌طور شیاطین جز شیطان بزرگ، تمامی مورد تسخیر آدمی قرار می‌گیرند و در صورت تحقق صفات، خصوصیات و شرایط، از مزدوران فرد خاصی از آدمیان نیز قرار می‌گیرند.
ابزار شیاطین، قوا، نیرو و توان‌مندی آن‌ها پیچیده‌تر از آن است که حتی هر ذهن نابغه بتواند ادراک نسبی آن را داشته باشد، چه رسد به آن‌که آن را ببیند و خود را در برابر شیاطین استوار به آن دو بیابد.
شیاطین و مزدوران آن با آن‌که دو نوعیت کلی و متفاوت دارند، در یک سو و در یک جهت عمل می‌کنند. مزدوران شیطان را «حزب» می‌گویند.
حزب شیطان غیر از شیطان است. این حزب نوعی از انسان می‌باشد. حزب شیطان در میان همین مردم و آدمیان می‌باشند و پیروی کلی و همیشگی با شیاطین دارند و با یک‌دیگر هم‌سو و هم‌جهت می‌باشند. این‌ها مانند مردمی نیستند که گاهی کم و بیش در هم‌سویی با شیطان قرار می‌گیرند و از افراد حزب محسوب نمی‌شوند.
خداوند از همهٔ ملایکه و ابلیس برای انسان سجده طلبید، ولی شیطان نتوانست از نفس خود بگذرد و عقل را توجیه کند که با یک سجده تا ابد در نعمت می‌ماند و حتی نتوانست حالت سجده را به خود گیرد و ادای آن را درآورد؛ در نتیجه رو در روی بسیط مطلق ایستاد و در نفس خود فرو رفت.
او نمی‌دانست که نفس، تنها یک عالم از عوالم بی‌شمار حق تعالی است. او با انتخاب عالم نفس، بقیهٔ عوالم را از دست داد. او کوچک‌ترین عالم را در عوالم وجودی انتخاب کرد و خود را کوچک نمود و از مرحلهٔ اطلاقی و گستردگی به سمت قبض و جمع شدن رفت. از زمانی که سجده نکرد، در عالم نفس افتاد و بسیار کوچک شد و هرچه به قیامت نزدیک‌تر می‌شویم، عالم او کوچک و کوچک‌تر و منقبض‌تر می‌شود و هرچه حق روشن‌تر گردد، پستی نفس بیش‌تر مشخص می‌شود؛ هرچند درون نفس درهای خروجی به سمت عقل و عشق به حق است، آن‌ها را نیز به روی خود می‌بندد و هرچه مهلت او بیش‌تر می‌شود، منقبض‌تر می‌گردد.
البته این موضوع بسیار سنگینی است و برای اثبات، بحث زیادی را می‌طلبد، اما در این‌جا به‌طور خلاصه می‌توان گفت مسیر الهی به بسط و مسیر شیطان به قبض منتهی می‌شود. پس شیطان منقبض‌ترین فرد است که توان هیچ حرکتی را به سمت و سویی که نیازمند عقل است ندارد.
منبع: پیش نویس درس شیطان شناسی
آیت الله محمدرضا نکونام

Опубликовано:

 

30 окт 2024

Поделиться:

Ссылка:

Скачать:

Готовим ссылку...

Добавить в:

Мой плейлист
Посмотреть позже
Комментарии    
Далее