زهي خجسته زماني که يار بازآيد
به کام غمزدگان غمگسار بازآيد
به پيش خيل خيالش کشيدم ابلق چشم
بدان اميد که آن شهسوار بازآيد
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگويم و سر خود چه کار بازآيد
مقيم بر سر راهش نشسته ام چون گرد
بدان هوس که بدين رهگذار بازآيد
دلي که با سر زلفين او قراري داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآيد
چه جورها که کشيدند بلبلان از دي
به بوي آن که دگر نوبهار بازآيد
ز نقش بند قضا هست اميد آن حافظ
که همچو سرو به دستم نگار بازآيد
تفسیر اول فال
از انتظار خسته شده اید و احساس ناامیدی شما را دربرگرفته، یاس و نگرانی را از خود دور کنید، زیرا به زودی به خواسته دل خود خواهید رسید. تحمل سختی ها و مشکلات زندگی بر تجربه های شما افزوده و پیروزی را نزدیک تر خواهد کرد.
به زودی همای سعادت روی شانه شما خواهد نشست و موفق می شوید. بیمارتان به زودی شفا پیدا می کند و قرض ها ادا می شود. دلتان آرام می گیرد و همه این ها به خاطر صبر و شکیبایی شما می باشد.
تفسیر دوم فال
مدتهاست در انتظار لحظهای هستی که کسی را ببینی یا به چیزی دست یابی و برای رسیدن به آن لحظه همه کوشش خودت را انجام دادی، تا جایی که انتظار کشیدن تو را خسته کرده است. ناامید و نگران نباش چرا که هرچه با خلوص نیت انجام دادهای پیش خدا محفوظ است و با کمک قضا و قدر الهی به مقصودت خواهی رسی. بلا و مصیبتهای رسیده را تحمل کن. در کوره حوادث، خود را آبدیده کن و تجربه بیندوز تا لذت بیشتری از پیروزی ببری. زمستان میرود و بهار میآید. دست سرنوشت تقدیر تو را خوب رقم زده است و آنچه از دستت رفته، به زودی به تو بازخواهد گشت.
غزل شماره ۲۳۵ حافظ در زمان تسلط شاه محمود بر شیراز (بین سالهای ۷۶۵ - ۷۶۷ هجری قمری) به انگیزه و امید بازگشت شاه شجاع سروده شده است. حافظ زمان بازگشت یار را زمانی خوش و مبارک میداند که در آن وقت غمگسارِ همه غمزدگان بازمیگردد. شاعر چشمان خود را به اسب ابلق تشبیه میکند که در انتظار شهسوار ایستاده تا قدم بر چشمش گذارد
16 июн 2024