و چون ساعتِ نامه رسان رسید، آن شب همچون همه ی شب های دیگر با خود گفتم: «نامه ای از ژیلبرت به دستم می رسد، سرانجام به من خواهد گفت که همواره دوستم داشته است، این دلیلِ اسرارآمیز را که چرا تا به حال عشقش را از من پنهان کرده نگه داشته به زبان خواهد آورد، و خواهدگفت چرا تا به حال ظاهرِ یک همبازیِ ساده را به خود می گرفت.» هر شب، با تجسم این نامه خوش بودم، می پنداشتم آن را می خوانم، جمله به جمله اش را به زبان می آوردم. ناگهان باز می ایستادم. درمی یافتم که اگر نامه ای از ژیلبرت برایم برسد، درهرحال نمی تواند آنی باشد که خودم نوشته ام..
در جستجوی زمان از دست رفته
کتاب اول: طرف خانه سوان
بخش سوم: نامِ جاها، نام
قسمت پنجم
1 июл 2024