نگاه حاج آقا از آنجا که مذهبی است قابلیت دیدن حقایق را ندارد، راز عشق ایشون همون جملات مولاناست، مولانایی که از ترس دریده شدن توسط آخوندها همه حرفاش را در راز گفته، فهم سر عشق تنها امکان دارد اگر نگاه شما به عرفان غیر دینی بلکه ضد دینی باشد، توضیح اینکه چرا وقتی شاگردان با چاقو استاد را میزدند خودشان می شکافتند؟ توضیح این در نگاه دینی غیر ممکن است، مجبور میشوید بگویید او که در قبه بود اصلا خدا بود، حالا فرض کنیم خدا بود این‌دوضیح نمی دهد جرا خدا چاقوها را به خود شاگردان میزده؟ این چه خدای بی رحم بی منطق وحشی است؟ در حالیکه نگاه ضد دینی این راز کاملا عیان میکند، یا پقتی مولانا از وحدت صحبت میکند دو کار نمی کند نه منطورش توحید دینی است، که بگوید لا اله الا الله و منظورش وحدت وجود اهل نظر هم نیست که بگوید جهان خود خداست و همه چیز درون خداست، رازهای مولانا و عرفان ایرانی را تنها با یک توضیح و تفسیر ضد دینی می تواند آشکار شود، اگر ایشون راضی باشند من حاضرم با ایشون مناظره کنم و ثابت کنم فهم دینی ایشون از مولانا و عرفان کاملا خطاست، منظورم از فهم دینی هر سه نوعی است که خود ایشون جدا کرده، شریعتی و طریقتی و حقیقتی هر سه کاملا ضد عرفانیند چرا عرفان کاملا فرهنگش ضد دینی است
خوشحالم که نظرتان را بیان کردید من درمقام توجیح واوردن دلیل نیستم چون هردلیلی وبرای بیاورید باز هم دلیلی بر ضد آن وجود دارد فقط آنچه می توانم این را بگویم اگه نتیجه ای از گفته های ایشان میگیرید آنچه که می فهمم اینکه اگر خدا شناس شدی انسان شو ودیگران پیش تو آرامش بگیرند
@@ahmadzarrabi5056 دوست عزیز این حرف شما بسیار ساده مقبول و مفهوم است، برای ارائه این جمله نیازی نیست تمام کتاب مولانا، تا یخ فرهنگ ضد دینی (ادبان ابراهیمی) را به سخره و گند بکشیم ، حرف شما یک پیام جهانشمول اخلاقی است و منظور سروش این که شما گفتید نبوده و نیست، ایشون سعی دارند عرفان ایرانی را مقوله ای اسلامی جلوه دهد و از قبلش دست در اصلاح ببرد
