سلام آقای دکتر قریب عزیز ، عالی بود ..باور کنید این موضوع رو و صحبتهای شما رو دلم می خواد هر روز ، روزی سه بار گوش کنم ...تا شاید یاد بگیرم از ذهنم درست استفاده کنم ...خیلی ممنونم از لطف شما ... سپاسگزارم .
ممنون آقای دکتر ،خیلی خوشحالم شمارو پیدا کردم که بر خلاف خیلی ها که امروز معروف هم شدن،کاملا علمی حرف میزنید و معلومات گرانبها تونودر اختیار ما میذارید
استاد دورد بر تو کاش زودتر با صحبت های شما آشنا میشدم . امروز متوجه شدم این پیچ پیچ های ذهنی من باعث تمام مشکلات بوده . امیدوارم که درین راسته بیشتر صحبت کنید مافق پیروز باشی 🌹🌺🎋🎋🙏
چرا کمتر کسی از خوب و مفید بودن «انتقاد از خود» می نویسد یا سخن می گوید؟ چرا در فرهنگ های پوسیده اصرار بر اینست که با لاپوشانی کردن اشتباهات پیشین ، آینده را قربانی اشتباهات گذشته کنند؟ چرا اقرار به کاستی ها و اشتباهات گذشته را نشانه ای از ضعف شخصیت فردی یا اجتماعی و یا حکومتی قلمداد می کنند ؟ و چرا فکر می کنند که منظور از انتقاد باید فقط و فقط انتقال حس تحقیر و سرزنش مطلق باشد و نه روشنگری به قصد یادگیری؟ چرا هرگز علل و عواقب اشتباهات پسین را تحلیل نمی کنند تا چراغی باشد برای راه ناهموار آیندگان؟ آیا یکی از آشکارترین علل عقب افتادگی ها در این واقعیت نیست که تمام اشتباهات فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، و اقتصادی سانسور می شوند چون سنت پرورها می خواهند که به هر چه بد بوده است هنوز هم بچسبند چون بد هر چقدر هم که بد بوده است برای آنها آشناست و از نا آشنا وحشتی بیهوده دارند ؟ چرا سنت گراها با نا شناخته هایی که ممکن است بسیار هم بهتر باشند، احساس راحتی ندارند؟ چرا ؟ چرا؟ و چرا؟
من دبیرستانی هستم یه مدت خیلی کمه خیلی این حرفا شدت گرفته و نمیتونم کنترل کنم چیکار کنم ترک کنم ؟خیلی تمرکزم و قدرت تفکرم و در حال بودن منو گرفته بیشتر در آینده هستم
گنج حضور ! لطف کنید در اینستاگرام بنده بصورت دایرکت بنویسین ، یا به آدرس پست الکترونیک ، rezagee@yahoo.com بفرستید ، خوشحال میشوم آنها را بخوان و رویشان فکر کنم .
عجیب نیست که اسمی از شما در رسانه ها نیست . چون به قولخودتون اگر همه میتونستن این حرف ها رو بهش آگاه بشن دنیا ماهیتش عوض میشد . کاش بیشتر درک میشد افکارتون . من چندساله تنها زندگی میکنم و مطالعات و تفکرات زیادی داشتم تا حدی که الان هیچ شباهتی به انسانی که بودم ندارم . نه به کسی پول دادم نه دوره ای شرکت کردم فقطسکوت کردم و دست از قضاوت کشیدم و نقد رو به نسیه ترجیح دادم . شما درست میگید استاد زمانی وجود نداره اما انسان ها در این زندان بدجور اسیرن. طوری که خودشون برای ماندن در این زندان گارد میگیرن و مشت و لگد پرت میکنن. زندانی که میله هاش از جنس اطلاعات ناقص گذشته ی یک انسان و آینده ی خیالیه که بر اساس اونها برای خودش میسازه . خوشحال میشم بتونم در فرصت مناسب با شما صحبتی داشته باشم تا بیشتر یاد بگیرم . زنده باشید