خانم دکتر سلام عرض میکنم ضمن تشکر از زحمات شما خدمتتون عارضم شخص خودشیفته ای که من بیش از ده سال باهاشون در ارتباط بودم حدود یکسال منو بین زمین وآسمون قلاب کرده بود دوماه میخواست ازدواج کنه دوماه بعد پیگیر بود خلاصه خیلی منو اذیت میکرد منم به وجود ایشون وابسته صددرصد پیدا کرده بودم تا اینکه حدود دوماه پیش بطور کامل باایشون قطع رابطه کردم ودراین دوماه از ایشون هم کوچکترین خبری نبود تا یهو سروکله ش پیدا شد و گریه و اظهار ناراحتی چیزی که برای من جالبه ایشون نامزد کردن شایدم عقد نمیدونم اما اون موضوع رو که به نفع خودشون تمام کردن برگشتن سراغ من که روی من کار کنن خلاصه من این چندروز فقط به ایشون غر زدم که تو به من آسیب رسوندی و ... هر چند میدونم اون فقط به پیروزی خودش فکر میکنه و این سه چهار روز دوباره اعصاب من بهم ریخت از اینکه در بازی این فرد مجدد شرکت کردم. جالب هست که میگه تو در کنار زنم در زندگی من باش و من بدون تو زنده نمیمونم که میدونم تماما چرت وپرت گویی هست. چطور ممکنه یک آدم تا این حد پست باشه و دوتا زن رو رقیب هم قرار بده و خودش اون وسط حکومت کنه. واقعا کلافه شدم از خودم بدم میاد اعصابم داغونه لطفا در یک جمله بگید تصمیمم باید چی باشه . متشکرم
ازت ممنونم که درک میکنی اما من 7 سال جنگیدم و تحقیر شدم و خورد شدم و میدونم که زمان میبره تا شاید خوب بشم مثل قبل نمیشم اما افسردگیم بهتر مبشه.... من به تجویز سه پزشک متخصص دستور بستری دادن و تاکید کردن دارو درمانی مانند اکسیژن برات مهم و واجب هست اما من ادم این نیستم که برم آسایشگاه روانی بستری بشم درمان از خانه هم با داروهای روانپزشکی عمدتا اعتیاد اور هست و نمیدونم باید چیکار کنم... لطفا راهنماییم کنید چون فقط با قرص های خوتب اوذ بسیار قوی اون هم با تعداد بالای 4 تا 5 عدد یعی میکنم که سر بشه بدنم و کمتر رنج بکشم
سلام خانم دوکتر من همرای یکی آشنا هستم الان بارفتار های ک میکنه ازیت شدم با حرف های بهش گفتم دیگه نمیخوام رابطه ادامه بدم شروع کرد ب تهدید کردن منم خیلی میترسم