موضوع: تأکید دین بر بهرهگیری درست از دنیا
1- دستورات دین برای زندگی بهتر
2- حکومت بر اساس مصلحت، نه تحکّم و زورگویی
3- اعتدال میان خنده و گریه
4- مذمّت دنیادوستی و دنیاپرستی
5- خطر تخریب محیط زیست از نگاه قرآن
6- نابودی زمین، به خاطر اسراف و تبذیر
7- کسب درآمد برای زندگی بهتر
دانلود صوت برنامه:
gharaati.ir/pic...
بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
در جلسه قبل بحث بود که آیا دین مانع ماست یا راهگشای ماست؟ چه کمال و ارزشی است که در سایهی دین نمیتوانیم به آن برسیم و اگر دین نداشتیم، بی دینها بودند، لا ابالیها و آدمهای فاسق، آنها موفقتر هستند. آخر بعضیها فکر میکنند دین یک بار است. دین اهرم است، بار نیست. آنجا که اسلام محدودیت کرده است، محدودیتها ارزش است. شما جوراب که پایت میکنی پایت را محدود میکنی. پایت را که در کفش میکنی پایت محدود میشود اما این محدودیتها برای حفظ پای شماست. لباس هم که آدم میپوشد محدود میشود ولی خوب این محدودیت جلوی سرما، گرما، حوادث، کجا دین محدودیت نابجا کرده است؟ چه کمالی است که در دین نیست و جای دیگر هست؟ بله گاهی وقتها آدم نمیفهمد.
1- دستورات دین برای زندگی بهتر
نمیدانم این را گفتم یا نگفتم. اسلام میگوید: گوشت خوک نخور. تمام! مسلمانها نخوردند و غربیها خوردند. چند سال پیش، چند دهه قبل اینها متوجه شدند که گوشت خوک دو رقم کرم کدو و کرم ترشین تولید میکند و این برای انسان ضرر دارد. گفتند: گوشت خوک نخورید. یعنی غربیها هم مثل مسلمانها شدند. بعد از مدتی دوباره گفتند: بخوریم. گفتند: چه شد دوباره بخوریم؟ گفتند: در فلان درجه حرارت کرمش را میکشیم. از اسلام میپرسیم: قرآن تو که میگویی گوشت خوک نخور، در فلان درجه کرمش را کشتند، میگوید: کرمش را چند سال است نفهمیدی؟ من هزار و چهارصد سال پیش گفتم: نخور، تو چهل سال، پنجاه سال پیش فهمیدی کرم دارد. حالا باز میگویی کرمش را میکشیم. ممکن است یک عیب دیگر داشته باشد که همینطور که کرمش را 1400 سال نفهمیدید، ممکن است مشکلات دیگر داشته باشد که هزار و... بگویید... چهارصد سال دیگر بفهمیم. ما که نمیتوانیم علممان را، احکام خدا را با علم خودمان قد بزنیم. چرا اسلام گفته چه، چرا اسلام گفته چه؟ ما چه بلد هستیم؟ قرآن میگوید: همه شما با هم یک ذره سواد دارید. «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» قاری: «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (اسراء/85) نمیدانیم. آن کسی که خوک را خلق کرد، مرا هم خلق کرد، گفت: این گوشت خوک وارد این بدن نشود. فهمیدیم فهمیدیم، نفهمیدیم نفهمیدیم.
یک نکته برای شما بگویم. سه رقم دستور داریم: فوق عقل، ضد عقل، طبق عقل، این را یاد بگیرید. برای مباحثه خوب است. یکوقت میخواهید با کسی حرف بزنید، سه رقم دستور داریم. فوق عقل، طبق عقل، ضد عقل. در اسلام دستوری ضد عقل نیست. هیچ جای اسلام شما نمیتوانی بگویی: این دستور ضد عقل است. اما لازم نیست اگر ضد عقل نبود طبق عقل ما باشد، ممکن است یک چیزی فوق عقل ما باشد. بعداً معلوم شود. اصلاً ممکن است بعد هم معلوم نشود. یک آیه در قرآن داریم میگوید: جهنم نوزده مأمور دارد. «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» قاری: «عَلَيْها تِسْعَةَ عَشَرَ» (مدثر/30) این آیه قرآن است یعنی جهنم نوزده مسئول دارد. هروقت آدم این آیه را میخواند میگوید: نوزده تا، یکی دیگر رویش بگذار بشود بیست تا. تو که میلیارد میلیارد فرشته داری، «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ» قاری: «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ» (مدثر/31) آیه قرآن است. یعنی لشگر خدا ملائکه را جز خدا نمیداند. میلیارد میلیارد فرشته داری حالا به جهنم که میرسد جیره بندی میکند و میگوید: نوزده تا، هروقت آدم این آیه را میخواند که جهنم نوزده تا، میگوید: یکی دیگر رویش بگذار بیست تا شود. خدا میگوید: مخصوصاً گفتیم: نوزده تا ببینیم فضول کیست. «وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا» قاری: «وَ ما جَعَلْنا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً» (مدثر/31) ما عدد را مخصوصاً گفتیم: نوزده تا ببینیم فضول کیست. چه گفتم؟ گرفتید؟
دستور یا ضد عقل است کمک کنید... یا طبق عقل است، یا فوق عقل است. ضد عقل دستور نداریم. اما لازم نیست هرچه اسلام میگوید طبق عقل ما باشد. ممکن است بعداً بفهمیم. چند نمونه دیروز گفتیم که اسلام مانع صنعت نیست. مانع انحراف است. اسلام مانع سینما نیست، مانع فیلم بد است. مانع پرواز نیست، مانع بمباران است. مانع علم نیست، مانع کودک کشی است. مانع اختراع نیست، مانع انحصار است. مانع قدرت نیست، مانع ظلم است. تا اینجا گفتیم، امروز در این جلسه باقیاش را بگوییم.
2- حکومت بر اساس مصلحت، نه تحکّم و زورگویی
اسلام مانع حکومت نیست، مانع تحکم است. فرق بین حکومت و تحکم چیست؟ در خانه مرد حکومت دارد اما حالا مرد که حکومت دارد حق تحکم هم دارد؟ باید اینها را جدا کرد. حکومت چیست و تحکم چیست؟ حکومت یعنی تدبیر، حاکم اسلامی یعنی امور مسلمانها را تدبیر میکند، مدیریت کردن. مرد حق دارد در خانه حکومت کند یعنی طبق عقل مدیریت کند. اما حق دارد تحکم کند و به زنش زور بگوید؟ تحکم یعنی زور بگویی. بله طبق عقل دستور بده و بگو: مصلحت این است. به این دلیل قبول است اما چون من مرد هستم و تو زن هستی، باید گوش به حرف من بدهی، نه! این زور میگویی. منطق در چشم هست. مدیریت براساس منطق روی چشم، مدیریت براساس زور ممنوع!
21 сен 2024