دقیقا همینطوره بودن در کنار این آدمها از این نظر سخته که کل انرژیتو می کشن و ازت استفاده می کنن بدون اینکه سود و منفعتی از اونا به تو برسه اگر بفهمن آدم مهربان و قدرشناسی هستی جوری بازیت میدن که از مهربان بودنت پشیمون بشی 😢
یه سوال میگم وقتی کلی ضعف داره چطور میتونن چهار ماه خودشونو بدون نقطه ضعف و دوست داشتنی جلوه بدن. یعنی میگم کسی که این همه مشکل داره این دوره بمب گذاری عشق رو نباید یعنی از خودش ضعف هایی نشون بده . منظورم از ضعف میدونی مثل شوخی های زشت و همین عشق زیادی دادن اینا اگه آگاهی داشتیم میفهمیدم اینا ضعفه. منظور من دعوا فحش بی احترامیه . یا مثلاً نیازهای قاعدگی چطور میتونن تو اون زمان ی بار بزرگ نشون ندن ولی بعدش همیشه طلب توجه دارن از آدم
برای من سواله همه ی ما انسانی م تو هر دینی که هستیم همه ی ما اعتقاداتی داریم ...من موندم این افراد وجدان ندارند؟ از خدا نمی ترسند آخه به چه قیمتی؟این همه ظلم این همه خیانت این همه تحقیر در حق کسی که دوستش داره براش چه جذابیتی داره؟زمانی که معشوقش داره براش صد شو چه از نظر مالی چه عاطفی چه جنسی میزاره اینها چطور با وجدان راحت زندگی میکنند؟
سلام وقت بخیر چندسال پیش با فرد خودشیفته ای در ارتباط بودم که تمام حرفاش ضدونقیض بود اون موقع نمیدونستم خودشیفته است و این متن رو براش نوشتم نه! این معادله راه به جایی نخواهد برد' اصلا از اول قرار نبود این معادله مجهولی داشته باشد، اما حالا من معلوم الحال یک طرف ایستاده ام با تمام دلتنگی ها و آشوب های دلم!، تو اما هر روز مجهول تر می شوی! راستش را بخواهی، دوست دارم مجهول بمانی، من که هرچه در معلوم کردنت تلاش کردم، مجهول تازه ای از تو پیدا کردم، می ترسم در نهایت به یک علامت سوال تبدیل شوی! امروز اتفاقی این متن رو پیدا کردم و چقدر دلم برای خودم سوخت که درگیر همچین‌آدم خودشیفته ای بودم
