چهارم مهرماه زادروز هنرمند فقید و مظلوم موسیقی ایران، زنده یاد حبیب محبیان است.
سال گذشته در شب تولد حبیب گفتگوی مفصلی داشتیم با محمد محبیان، فرزند هنرمند حبیب و در پایان هم، مادر گرامیاش بانو ناهید محبیان هم در گفتگو شرکت کرد.
گفتگو با بانو ناهید محبیان را پیش از این تدوین کرده و در یوتیوب هزارصدا قرار دادهایم که میتوانید ببینید و هم اکنون گفتگوی گرم و پر از حرفهای نگفته محمد محبیان تقدیم شما عزیزان.
برخی از تیترهای این مصاحبه:
-حبیب متولد شمیران بود و در رضاییه(ارومیه) سربازی رفته بود و مادر من تبریزیست.
-حبیب قبل از آلبوم مرد تنهای شب با گروه ریشوها برنامههای زیادی را در شهرستانها برگزار کرده بودند.
-آهنگ شهلا مال حبیب نیست. یک نفر آن را میخواند و حبیب از او شنیده و خوانده بود. هیچ وقت هم نفهمیدیم مال کیست.
-حبیب در مارکت لوسآنجلس هم دوام نیاورد چون اینجا نمیتوانست خودش باشد.
-برای اینکه از آن فضا دور باشد رفتیم در محله دیگری از لوسآنجلس زندگی کردیم.
-اینجا به ما میگویند لوسآنجلسی و آنجا میگویند حزباللهی!
-کارهای شادی که برای مارکت خواند را به خاطر معرفی من خواند.
-حبیب قبل از آخرین بار دو بار دیگر به ایران آمده بود.
-حبیب را برای show case به رامسر برده بودند.
-اسم نجفی را میشنوم حالت تهوع میگیرم.
-نجفی و مسعود رهبر ما را به جاهای مختلف میبردند. یک بار هم بردند صدا و سیما. آن آقایی که با ما صحبت میکرد یک دفعه صحبتها را نگه داشت، به لباس مشکی ما نگاه کرد و گفت: شما نسبتی با شیطانپرستها دارید؟
-تا آنجایی که میدانم رحیم مشایی سعیاش را کرده بود.
-کسی که جلویش را گرفت یک آقای عصبانی بود که میگفت لوس آنجلسیها نمیتوانند اینجا کار کنند.
-حبیب برای خودش مومن بود، عقاید خودش را داشت و به همه احترام گذاشت.
-یک نفر از هنرمندان نامه نوشت و وکیل گرفت که حبیب نخواند!
-آن آدمها خوشحال باشند که کسی مثل حبیب مرا تربیت کرده که اسمشان را میدانم ولی منتشر نمیکنم.
-من هم روش مجوز گرفتن را امتحان کردم. سه سال صبر کردم و گفتم ولش کن. نخواستیم.
-میگویند نخوان تا هر وقت ما گفتیم، یعنی یک زمان نامعلوم...
-صبر میکنند که از دنیا بروند، بعد آهنگهایشان را مجاز میکنند.
-خبر آمده بود که حبیب برای برنامه رضا رشیدپور صد هزار دلار خواسته. دروغ است.
-پدری که من میشناسم برنامه چنین آدمی نمیرفت.
-حبیب اینجا دوستی نداشت. فقط با علی آقا سوپر محلهاش دوست بود.
-هیچ موقعی مثل الان ما اینقدر نیاز به اتحاد نداشتیم.
-من هر روز ساعت چهار صبح بیدار میشوم.
این گفتگوی مفصل و صریح را ببینید و برای دوستانتان بفرستید.
برای دیدن گفتگو با بانو ناهید محبیان همین جا در پستهای پایینتر بگردید.
برای مشاهده ادامه این گفتگو و گفتگو های دیگر کانال مارا دنبال کنید
صفحه اینستگرام هزارصدا:
/ 1000seda.ir
کانال تلگرام هزارصدا:
www.telegram.me/hezarseda
25 сен 2021