من هدیهام روانتحلیلگر تو این کانال فیلمها و سریالها رو از نگاه روانکاوی و روانشناسی تحلیل میکنم و سعی میکنم زاویههایی رو نشون بدم که به فکر ببرتتون!
من یک ماهیِ تمام عیارم🙈 همه چیز و همه کس را در زندگی ام کنترل میکنم. و تا به حال نمیدونستم این یک اختلال و یک مشکل است. واقعا به مسایل شخصی دیگران ( اطرافیان و نزدیکانم ) دخالت میکنم. تازه ناراحت هم میشم که چرا از پیشنهادها و راه کارهایی که می گویم پیروی نمکنند😤😤🤦♀️🤦♀️🤦♀️🤦♀️ فرزند اول یکخانواده ی پرجمعیت هم هستم🤗🙄
نمیدونم متاسفانه یا خوشبختانه ب شدت برام نه فقظ اسلام تموم ادیان ازاردهنده ان ولی اسلام با اختلاف خیلی خیلی خیلی بیشتر تو جایگاه اوله و متاسفانه نه فقط چیزهای مربوط ب اسلام بلکه حتی کلمات عربی و یا مضامین دینی و عرفانی هرچیزی ک تداعی گر اسلام باشه هم اذیتم میکنه و از اون بدتر ک تو ابعاد بزرگتره چون ک ازارهایی ک ما دیدیم و میبینیم و هی داریم زندگیشون میکنیم ب وسیله ی دین ب دست دیکتاتوری اعدامی برای اینه ک این رژیم سعی داشته و داره ک هر بعد زندگی مارو کنترل کنه و تو همه چیه زندگیمون دخالت کنه هرچیزی میتونه دردناک باشه و دست بزاره رو زخمامون مث اب یخ بارون پیتزا قهوه چشم خوشحالی ساز ورزش موسیقی اسمون گل نقاشی رقص(متاسفانه الان ک داشتم مینوشتمشون متوجه شدم چیزای قشنگ و ساده ی زندگی ان ک هرکدوممون میتونیم راحت تر بهشون دسترسی داشته باشیم ولی اینارو هم با درد شون یجورایی ازمون دور کرده) و... خیلی چیزا حداقل من و کسایی مثه منو پردرد میکنه خیلی وقتا حتی نمیتونم فیلمای درام و هپی اندینگم نگاه کنم چون حالمو بد میکنن و ب امید روزی ک دیگه عامل این دردامون و قاتل بچه هامون نباشه و ازادی و خوشحالی و پیشرفتشونو ببینیم و بتونیم با این زحمامون حتی اگرم باشون کنار هم نیومدیم بتونیم با درد کمتری زندگی کنیم ممنون برای ویدیواتون واقعا منو برای ی مدت کوتاه وارد یه فضایی میکنه ک دوس دارم
@@hediyezabihi1989 من خودم بارها دیدمش درباره زندگی متاهلی و یک خانم خیلی باهوش و همسر بی خیالش صحبت میشه نویسنده و فیلمنامه نویس خانمی به اس گیلین فلینه کتابش هم با همین نام هست و به نوعی در دسته درام روانشناختی جا داره لینک تیترش هم براتون میفرستم با بازی رزاموند پایک و بن افلک
علت دیگه ایی که بنظرم میرسه اینه که زن قبل رفتن مهمونها تو ذهنش آورده که بعد رفتنشون بلند شم ظرفا رو بشورم و ... ولی مرد تو ذهنش این بوده که اینا برن یه دست بازی کنم و فردا کارامو بکنم بنابراین این دو مدل نگرش ایجاد تضاد کرده
علت عدم انجام کار خواسته شده از مرد بنظرم عدم تعریف وظایف هست ولی زن وظایف را محرز میدانسته و نیازی به تعریف ان ندارد چون بارها این را انجام داده، این تعریف وظیفه باید قبل از مهمانی صورت بپذیرد وحتی دونفر هم بر سر اینکه افراد مدعو را دوست داشته باشند به توافق برسند والا ممکن است افرادی در مهمانی باشند که در طول مهمانی روی مخ میزبان باشند بهرحال عدم بلوغ عاطفی کافی مرد این را رقم میزند
وای من از اولین بار که فرندز دیدم همیشه عاشق راس بودم یعنی همه عاشق چندلر بودن من عاشق راس😂. میشه بقیه شخصیت ها و سیتکام های دیگر مثل hymin, modern family بذارین❤
تحليل ها و نوع بيانتون رو دوست دارم هديه جان،موفق باشى ميشه لطفا دو بلايند ديت آخر كانال آقاى شهاب صادقى رو هم تحليل كنى؟شخصيت دوتا آقايى كه توى اين برنامه بودن شديدا تحليل ميطلبه😅🙏🏻
ممنون از تحلیل خوبتون♥️ فقط دوست داشتم که بیشتر راجع به شخصیت چند بعدی افسانه صحبت بشه، اینکه یه نفر بقول شما همه جا اعتبار داره و در ظاهر دلسوزه یه جایی خودش بنزین میریزه روی آتیش حاشیه ها و در آخر هم با این ترفند میاد و در کمال آرامش ورق رو به نفع خودش برمیگردونه ! آیا واقعا این آدما آدمای سالم و قابل اعتمادی هستن ؟! به نظر من یکی از بزرگترین اشتباهات فهیمه اعتماد به این زن بود.
3:47 راس، زنگ زد به رچل و اونجا صدای مارک و شنید! و فکر کرد تمام توهماتش، در مورد اینکه مارک بدنبال بدست آوردن رچل هست درست بوده، و چند ساعت بعد از جداییشون، تو شب سالگرد دوستیشون، مارک اومده پیش رچل. و البته این هیچ توجیهی برای خیانت راس نبود!!!! تمام شش نفر گروه فرندز، پر از اختلالات و تروماهای روحی و روانی بودند. هیچ کدام شخصیت بالغ و سالمی نداشتند. و در مورد راس، نمی تونم بگم نارک بود، چون خیلی جاها ما از خود گذشتگی های زیبایی از راس دیدیم. ولی به نظرم راس، توانایی پذیرش شکست و یا اینکه مرتکب اشتباهی شده بود و نداشت!
همین عجول بودن تو تصمیمگیری هم یه جورایی بچهگونهست البته همین که هر کدوم از این شخصیتها مشکلات خاص خودشونو دارن باعث شده بتونیم باهاشون ارتباط بگیریم
اول کامنت قبل از دیدن ویدیوتو میذارم: از راس بدم میومد، لوس و خودخواه بود و خودشو جای طرف مقابل نمیتونست بذاره و مچور نبود اصلا ، ولی میخندیدیم از دستش. و البته خودشیفته
بچهها وقتی تو شرایط استرسزا هستن ممکنه یک شئ رو به شکل نمادین منبع آرامش بدونن، مثل بچههایی که یک پتوی به خصوص یا یک عروسک خصوص روباید همیشه همراه داشته باشن تا کمکم که ظرفیت بیشتری برای اون شرایط پیدا میکنن و میذارنش کنار Transitional object بهشگفته میشه تو روانکاوی
قسمت اولش رو دیشب دیدم نکاتی که برام جالب بود (ماهرخ = هدی زین العابدین) یک مادر بشدت کنترل گر و سلطه گر ( احتمالا والدینی سرزنشگر داشته) چرا؟ چون گم شدن بهنام رو از پدرش مخفی کرد! چون احتمالا بخاطر احساس ناامنی که از پدرش بابت سرزنشگر بودن داشته ت ترسید بهش بگه! بارها بهنام رو تو همین قسمت با تحقیر کردن کنترل میکرد بچه ش رو با تهدید به ترکش کنترل میکرد بهنام (پارسا پیروز فر) احتمالا قبل از ازدواج تا حدودی مستقل بوده ولیپدر قوی نداشته و اصلا برای همین محیط آشنا جذب ماهرخ شده و یواش یواش تمام مسولیت هاش رو ماهرخ ازش گرفته و بهنام هم استقبال کرده! ولی خب همه ی ادم های کنترل گر یه روزی از این همه کنترل گری و مسولیت های زیاد خسته و فرسوده میشن!! نتیجه : یک بچه ی بسیار ترسیده! هم از تهدید های مادر هم از بی مسولیتی پدر بازی ها و مخصوصا کارگرانی و قاب بندی رو دوست داشتم
در مورد دارا تو یه سکانس پدر بزرگ با قفل فرمون به بهنام حمله میکنه، بهنام اونو سعی میکنه اروم کنه و بعد میاد ماشینش که سد معبر کرده رو جابجا کنه دارا پسرش با چشم های گریان تو ماشین نشسته و یهو میبینه که پدرش پشت فرمون نشست!! رانندگی یاد گرفته!! چقدر بازی این بچه خوبه و عالی ازش بازی گرفتن بدون اینکه لبخند بزنه از اعماق وجود خوشحال میشه و اشک هاش رو پاک میکنه چرا خوشحال میشه؟ چون پدر همیشه نماد قدرت و مردانگی برای پسر هست و در تمام سریال بخاطر سلطه گری مادر، شخصیت این پدر ضعیف و ضعیف تر شده جوری که پسر هم نسبت به خودش و هم پدرش بشدت خشم داره و از این پدر ضعیف بیزاره! و وقتی دارا دید که پدرش توانمند شده این حس و انرژی مردانه رو ازش گرفت و تازه حس کرد پدری داره که قویه!! عجب سکانسی!! بدون هیچ دیالوگی!! پ ن : پسر هایی که حضور پدر رو چه از نظر فیزیکی یا روانی حس و احساس نکنن ، اغلب به مرحله ی بلوغ و مردانگی نمیرسن و اگه دنبال درمان نرن تا اخر عمر یک " نوجوان ابدی" میمونن.