چشم، بهایی که برای آگاهی می پردازیم 

هیچ آگاهی در تاریخ به دست نیامده است مگر آنکه چشمی برای آن داده شده است. همه آگاهی تاریخی ما به عنوان یک ملت نیز بهایی داشته که ما آن بها را پرداخت کرده ایم و همه آن آگاهی که هنوز درک نکرده ایم بهایی دارد که ناگزیریم در آینده آن را پرداخت کنیم و این بها تا آن روز موعود، چون بدهی تاریخی ما باقی خواهد ماند تا روزی که شجاعانه آن را بپردازیم.
اگر به تاریخ بشریت بنگریم می بینیم که آگاهی تنها با پرداختن بهای آگاهی حاصل شده است. ما در تمام تاریخ خود با سایه های خود در نبرد بوده ایم و هر جنگی که در جهان می بینیم، تنها نتیجه جنگی است که هنوز در درون ما به پایان نرسیده است. نبرد بزرگ انسانیت جایی جز در درون نیست و تنها روزی جنگها، ظلم ها و بی عدالتی ها به پایان می رسند که جنگهای درون ما به پایان برسند و این پایان جز با پرداخت بهای آگاهی حاصل نخواهد شد.
در ایران ما، چشمی که این جوانان شجاع از دست دادند نه تنها چشم آنان ، که چشم ما به عنوان یک ملت است که آن را برای درک سایه های تاریخی خود و بینایی بر سوی تاریک تاریخ خود از دست داده ایم. این ما هستیم که این چشم را از دست داده ایم. برای اینکه برای همیشه بتوانیم این تاریکی را ببینیم و از وجود آن در جهان خود و سرزمین خود غافل نشویم.
در جهان اسطوره ها و کهن الگوها از دست دادن یک چشم در نبرد با اهریمن، قربانی قهرمان برای کسب آگاهی است و معنای این آگاهی چیزی جز به آگاهی کامل آوردن تاریکی و اهریمن نیست. قهرمان یک چشم قهرمان آگاهی است که یک سوی تاریک جهان را پیوسته در میدان دید خود دارد و هرگز بر آن نابینا نمی شود.
قهرمانی که یک چشم خود را از دست می دهد تا همیشه سوی تاریک جهان را در یک سوی میدان بینایی خود ببیند. او نه تنها بینا بر روشنایی جهان بلکه بینا بر تاریکی جهان نیز هست. بهایی که او برای این بینش ژرف پرداخته است یک چشم اوست. چون حوروس پیروزمند در اسطوره های سرزمین مصر که در نبرد با اهریمن "خدای ست" یک چشم خود را با وجود پیروزی در این نبرد از دست می دهد و یا اودین خدای خدایان مردمان اسکاندیناوی و ژرمن که بر سر چشمه آگاهی یک چشم خود را برای دریافت آگاهی قربانی می کند.
در هفته ای که گذشت در کنار تمام اخبار تلخ تر از زهر میهن، خبر بازداشت چند نفر از آسیب دیدگان چشم در سال های گذشته هم بود که به جای یاری در درمان که حداقل انتظار از یک نظام سیاسی با مسئولیت اجتماعی است، بازداشت شدند. متین حسینی که از آسیب دیدگان چشم در آبان 98 است یکی از این بازداشت شدگان است که تنها دوروز پس از حضور بر مزار یلدا آقافضلی بازداشت شد. او پیشتر بر مزار بسیاری جاویدنامان دیگر نیز حضور یافته بود و چنین نوشته بود که: " اگر قرار است همه چیزم را فدا کنم باید در راه زیباترین راه باشد: آزادی!".
این ویدیوی کوتاه که توسط یکی از هم میهنان هنرمند تهیه شده است برشی کوتاه است از یکی از آخرین سمینارهای من در هفته های گذشته است که ادای دینی است به این قهرمانان بزرگ ایران زمین و بهایی که آنها و ما برای آگاهی از سایه های تاریک تاریخی خود پرداخته ایم و می پردازیم.
آیدین آرتا