چه اهمیتی دارد که فلسفه بخوانیم؟ چرا باید زحمت دانستن ایده های فلسفی را به خود هموار سازیم؟
به باور من فلسفه در معنای کاربردی و ساده آن جستجوی خرد برای درک بهتر زندگی و معنای آن در عمل است.
فارغ از آنکه چه کسی باشیم و کجا به دنیا آمده باشیم و چه شغل و تحصیلاتی داشته باشیم حقیقت ساده زندگی برای تمام ما این است که ما در هر لحظه زندگی خود ناچار به انتخابیم و اگر درکی عمیق از چرایی و چگونگی انتخابهای خود نداشته باشیم همیشه دیگرانی هستند که برای ما انتخاب کنند رهبران سیاسی، ایدئولوژی ها ، سنتهای غالب جامعه ای که در آن متولد شده ایم ، رسانه های بزرگ و جمعی و حتی باورها و عقاید عمومی دیگران. ما تاپایان زندگی خود انتخابهایی خواهیم داشت که هرگز انتخابهای اندیشیده و روشن شخصی نخواهند بود و افکاری خواهیم داشت که هرگز افکار اندیشیده خود ما نخواهند بود و در نهایت ما بیش از آنکه به خود شبیه باشیم به مرور به دیگران شبیه خواهیم شد گویی که هرگز اندیشه و فردیت منحصر به فردی نداشته ایم.
ما به چرخ دنده های همگن و همشکل ماشینی بزرگ بدل خواهیم شد که به آنچه امروز در اطراف خود می بینیم تداوم خواهد بخشید.
همه ما روشی از زیستن را بر ارزشها، باورها و انتخابهای زندگی خود حاکم ساخته ایم. چه از این روش آگاه باشیم یا نه، این شیوه زیستن، فلسفه شخصی ما در زندگی است! پس همه ما فلسفه ای برای خود داریم که اغلب تصویری مبهم از آموخته های نیاندیشیده ماست و فیلسوف بودن به معنای آگاهانه اندیشیدن است در رابطه با روشی که برای زیستن خود برگزیده ایم. هدف نهایی یادگیری فلسفه نه اندوختن دانش فلسفی و فلسفه دان شدن بلکه خلق و آفرینش اندیشه ای مستقل و آگاهانه است که با آن بتوانیم به خویشتن برتر خویش تحقق بخشیم.
دکتر آیدین آرتا
4 окт 2024